136- از من سؤ ال كن - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من گرامى تر نيست . على (عليه السلام ) مى گويد: من عرض كردم يا رسول الله (عليه السلام ) آيا تو برترى يا جبرئيل فرمود: يا على (عليه السلام ) همانا كه خداى تبارك و تعالى پيامبران مرسلش را بر فرشتگان مقربش برترى داد و مرا بر همه پيامبران و مرسلين برترى بخشيد و پس از من برترى از آن تو و امامان پس از تو است ، و همانا فرشتگان خدمتگزاران ما و خدمتگزاران دوستان ما هستند. اى على (عليه السلام ) آنانكه حاملان عرشند و آنان كه در گرد عرش اند به ثناى پروردگارشان تسبيح مى گويند و از براى كسانى كه به ولايت ما ايمان آورده اند آمرزش مى طلبند اى على (عليه السلام ) اگر ما نبوديم خداى تعالى نه آدم (عليه السلام ) را مى آفريد و نه حوا را و نه بهشت و دوزخ را و نه آسمان و زمين ، را پس چگونه ما برتر از فرشتگان نباشيم و حال آنكه ما پيش از آنان پروردگار خود را شناختيم و او را تسبيح گفتيم و تحليل و تقديس كرديم زيرا نخستين چيزى كه خداى تعالى آن را آفريد ارواح ما بود...

توضيح : (سؤ الات حضرت على (عليه السلام ) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه در فرازهاى مختلف اين مجموعه اشاره شده ،: در باب مصلحتى انجام مى گرفته مولاى ما اميرالمؤ منين (عليه السلام ) و امام كشف و يقين از اين جهت سؤ ال مى كرده اند كه اين حقايق در نظر ديگران مكشوف افتد و گرنه خود او حقايق علوم و رازهاى پنهانى را در همان مقام عقلى و شاءن غيبى كه دارد از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم استفاده مى فرمود پيش از آنكه به عالم مثال و نشئه خيال قدم بگذارد تا چه رسد به آنكه استفاده آن حضرت منوط به اين باشد كه آن حقايق به شكل الفاظ و كلام تنزل نمايد تا مورد استفاده شان قرار گيرد. و مويد مطلب حديث نبوى است كه فرمود: من شهر علمم على ام در است .)(174)

136- از من سؤ ال كن

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اميرالمؤ منين (عليه السلام ) مى فرمايد: يا على ! اذا نامت فاستق لى ست قرب من بئر غرس ‍ فغلسنى و كفنى و حنطنى فاذا فرغت من غسلى فخذ بمجامع كفنى و اجلسنى ثم سلنى عما شئت فو الله لا تسا. لنى عن شى ء الا جبتك (175) يا على (عليه السلام ) بعد از آن كه من رحلت كردم من را غسل بده و وقتى تجهيز تمام شد و كفن كردى اطراف كفنم را بگير و مرا بنشان وقتى اطراف كفنم را گرفتى و مرا نشاندى هر چه خواستى از من بپرس و من هر چه گفتم ياد داشت كن .

137- به وصيت پيامبر (ص ) عمل كرد

ابن عمار گويد: شنيدم از حضرت صادق (عليه السلام ) كه مى فرمود: در وصيت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على (عليه السلام ) اين بود كه فرمود:

اى على ع سفارش مى كنم تو را در جان خودت به خوى هائى كه ، نگاهدار آنها را از من . پس از آن گفت :

خداوندا اعانت فرما او را.

اما اولى آنها: راست گفتارى است ، خارج نشود از دهان تو دروغى هيچگاه و دومى : پرهيزگارى است ، جراءت مكن بر خيانت هرگز. سوم : ترسناكى از خداوند است چنانچه گويى او را مى بينى . چهارم : گريه بسيار از ترس خداوند است بر پا مى شود براى تو به هر قطره اشكى هزار خانه در بهشت . پنجم : بخشيدن تو است از مال و خونت در راه دينت . ششم : گرفتن طريقه من است در نماز و روزه و صدقه ام ، اما نماز پنجاه ركعت اما روزه پس سه روز در ماه روز پنج شنبه در اول هر ماه و چهارشنبه در وسط ماه و پنج شنبه آخر آن ، و اما صدقه به قدر طاقت خود تا آنكه گويى اسراف كردم و حال آنكه اسراف نكردى و ملازم باش با نماز شب و ملازم باش با نماز شب و ملازم باش با نماز شب .

و بر تو باد نماز ظهر و بر تو باد نماز ظهر و بر تو باد نماز ظهر و بر تو باد به خواندن قرآن در هر حال و بر تو باد به بلند نمودن دستهاى خود در نماز و برگرداندن آنها و بر تو باد به مسواك نمودن در نزد هر وضويى و بر تو باد نيكويى هاى اخلاق پس آن را انجام بده و بديهاى اخلاق ، پس از آنها دورى كن ...(176)

/ 367