شخصى از ابو حمراء خادم رسول صلى الله عليه و آله و سلم سوال كرد: چگونه خدا صلى الله عليه و آله و سلم با على (عليه السلام ) رفتار مى كرد را براى من بازگو كن ؟ ابوحمراء گفت اى مرد آنچه ديده ام را مى گويم .روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اى ابوحمراء! برو و صد تن از مردم عرب و پنجاه تن از مردم عجم سى تن از جماعت قبط و بيست تن از مردم حبشه را نزد من حاضر كن ، من نيز طبق دستور، اين جماعت را آماده كردم سپس فرمود: عربها را در صفى رديف كن بعد از آن به دنبال آن عجم ها و بعد قطبى ها و بعد حبشى ها در يك صف بايستند.آنگاه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم برخاست و حمد و ستايش خداوند را آغاز كرد، سپس فرمود: اى گروه عرب و عجم و قبط و حبش آيا شما اعتراف كرديد نيست معبودى جز خداى يگانه و محمد بنده فرستاده اوست ؟ آنها جملگى گفتند: آرى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سه بار اين مطلب را تكرار كرد آنها هم تاءكيد كردند، سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره سوم گفت : خدايا تو گواه باش .بعد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: شما اعتراف كرديد، لا اله الا الله و انى محمد عبده و رسول و ان على ابن ابيطالب اميرالمؤ منين و ولى امرهم من بعدى .آنها گفتند: آرى (ما رسالت تو و ولايت على (عليه السلام ) را قبول داريم ) پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سه بار به خداوند عرض كرد: خدايا تو گواه شهادت اينها باش آنگاه فرمود: اى على ! برو كاغذ دواتى برايم بياور، سپس آنرا گرفت و بدست على (عليه السلام ) داد و فرمود: بنويس اى على !، عرض كرد چه بنويسم ؟ فرمود: بنويس مردم عرب ، عجم ، قبط و حبشى اعتراف كردند كه نيست معبودى جز خدا و محمد بنده و رسول اوست و على بن ابيطالب امير مؤ منان است و امام بعد از من ؛ سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن عهد نامه را مهر كرد و به على (عليه السلام ) سپرد.آن مرد به ابوحمراء گفت : باز هم برايم بگو، ابو حمراء گفت : روز عرفه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بيرون آمد و دست على (عليه السلام ) را به دست خود داشت سپس فرمود: اى گروه مردم ! براستى خداى تبارك و تعالى امروز به شما مباهات مى كند، اگر همه شما را بيامرزد، سپس رو به على (عليه السلام ) كرد و فرمود: تو را بالخصوص بيامرزد، بعد فرمود: اى على ! نزديك من بيا على (عليه السلام ) نزديك رفت سپس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود...اى على ! هر كس با تو بجنگد با من جنگيده و هر كه با من بجنگد با خدا جنگيده اى على ! هر كه تو را دشمن دارد، مرا دشمن داشته است و هر كه مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته ، و خدا او را بخت برگشته كند و به دوزخ ببرد(403)
342- جايگاه صلوات
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم يك روز به على على (عليه السلام ) فرمود: اى على ! جان به تو مژدهاى بدهم ؟ عرض كرد: چرا، پدر و مادرم به فدايت ، تو هميشه مژده دهنده اى به هر چيزى ، حضرت فرمود: اخيرا به من خبر شگفت آورى داد، على (عليه السلام ) عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم جبرئيل چه خبرى به شما داده است ؟ حضرت فرمود: به من خبر داد كه هر كدام از امتم بر من صلوات بفرستند و دنبالش بر خاندانم نيز صلوات بفرستد درهاى آسمان برويش گشوده شود و فرشته ها هفتاد صلوات بر او فرستند اگر چه گنهكار و خطا كار باشد سپس گناهانش مثل برگهاى درخت در فصل پائيز بريزد، و خداى متعال به او مى فرمايد: لبيك عبدى و سعد يك و خداوند به فرشتگان مى فرمايد: اى فرشتگانم ! شما بر او هفتاد صلوات فرستاديد من هفتصد صلوات بر او مى فرستم .(404)