969- دعاى ختم قرآن - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميان آن نامه اى را خارج كرد و آن نامه را كه وصيت نامه حضرت زهرا عليهاالسلام را كه در مورد وقف مزارع هفتگانه بود چنين خواند: بسم الله الرحمن الرحيم اين وصيتى است كه فاطمه دختر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن وصيت نموده است وصيت كرد به حوائط سبعه (باغهاى يا مزارع هفتگان ) كه عبارتنداز:

عواف ، دلال ، برقه ، ميثب (بروزن منبر) حسنى ، صافيه ، مال (مشربه ) ام ابراهيم ، تا وقف باشد و توليت آن را به على بن ابيطالب (عليه السلام ) واگذار كردم و پس از او به بزرگترين فرزندانم باشد خداوند بر اين وصيت گواه است و همچنين مقداد و زبير گواهى مى دهد و اين وصيت را على بن ابيطالب (عليه السلام ) نوشت (1150)

969- دعاى ختم قرآن

حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) وقتى قرآن را ختم مى فرمود اين دعا را مى خواند:

اللهم اشرح بالقرآن صدرى خدايا به قرآن ، شرح صدر مرا عطا كن .

واستعمل بالقرآن بدنى و به قرآن بدنم را به كار بندگى خود وادار كن .

و ثوره بالقران بصرى و به قرآن ، ديده ام را روشنايى بخش .

و اءطلق بالقرآن لسانى و به قرآن ، زبانم را رها كن .

970- به خانواده ات سفارش كن

حضرت على بن ابيطالب (عليه السلام ) به كميل فرمود: به خانواده است فرمان ده ...

يا كميل مراهلك ان ترو حوا فى المكارم و يدلجوا فى حاجة من هو نائم فو الذى وسع سمعه الاصوات ...

اى كميل ! خانواده خود را فرمان ده كه خويشتن را به محامد اخلاق و مكارم صفات آراسته سازند و در تاريكى شب ها براى رفع نيازمندى خفتگان بكوشند، سوگند به آن خدا، كه شنواييش ، اصوات را احاطه كرده است ، هر كس در دل ديگران ، سرور و شادمانى ايجاد كند، خداوند متعال از آن سرور، لطفى بيافريند كه چون اندوه و غصه به آن كس هجوم آورد، آن لطف همچنان سيلى كه در بستر سراشيب ، فضول اشتران را با خود مى برد اثر اندوه را از دل آن كس بزدايد(1151)

971- اهل زمانه خود را بشناس ...

حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) به فرزند خود امام حسن (عليه السلام ) چنين نصيحت و سفارش فرمود:

يا بنى انه لابد اللعاقل ان ينظر فى شانه فليحفظ لسانه و ليعرف اهل زمانه يا بنى ان من البلاء الفاقه ...

پسر عزيزم خرد در آدمى دوست و يار اوست ، و حلم و بردبارى همچون وزير و رفيق ، و مدارا همانند پدر مهربان ، و صبر و شكيبايى به منزله بهترين لشكر وى است . پسرم خردمند، بايد كه در كار خويش به دقت بنگرد و زبان در اختيار خود دارد و در حق اهل زمان و مردم عصر خود عارف باشد. پسرم ، تهى دستى خود بلايى است و از آن بدتر بيمارى جسم آدمى و از آن بدتر بيمارى دل او است . ثروت و مكنت خود نعمت است ليكن برتر از آن نعمت سلامت بدن انسان و بالاتر از آن نعمت تقواى قلب وى است . پسرم ، اوقات مؤ من سه بخش است : قسمتى كه در آن با خداى خويشتن راز و نياز كند و قسمت ديگر را صرف محاسبه نفس ‍ و نظر در كار و رفتار خود كند و در بخش سوم از نعمتى كه خداوند بر او حلال و سزاوار فرموده است بهره برد. نيز هر مؤ من مسلمان ناگزير است كه به سه مورد توجه و عنايت كافى مبذول دارد ترميمى در وضع معيشت و زندگى و گامى براى روز واپسين و بهره اى از آنچه حلال و مباح گرديده است .(1152)

972- گفتگوى شيرين امام على (ع ) با امام حسن (ع )

محمد بن طلحه (علامه شافعى مذهب ) از ابونعيم حديث مى كند كه اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) روزى با پسرش امام حسن (عليه السلام ) گفتگوى شيرينى به ميل كشيده بود. على (عليه السلام ) سؤ ال مى كرد و حسن

/ 367