حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) وقتى قرآن را ختم مى فرمود اين دعا را مى خواند:اللهم اشرح بالقرآن صدرى خدايا به قرآن ، شرح صدر مرا عطا كن .واستعمل بالقرآن بدنى و به قرآن بدنم را به كار بندگى خود وادار كن .و ثوره بالقران بصرى و به قرآن ، ديده ام را روشنايى بخش .و اءطلق بالقرآن لسانى و به قرآن ، زبانم را رها كن .
970- به خانواده ات سفارش كن
حضرت على بن ابيطالب (عليه السلام ) به كميل فرمود: به خانواده است فرمان ده ...يا كميل مراهلك ان ترو حوا فى المكارم و يدلجوا فى حاجة من هو نائم فو الذى وسع سمعه الاصوات ...اى كميل ! خانواده خود را فرمان ده كه خويشتن را به محامد اخلاق و مكارم صفات آراسته سازند و در تاريكى شب ها براى رفع نيازمندى خفتگان بكوشند، سوگند به آن خدا، كه شنواييش ، اصوات را احاطه كرده است ، هر كس در دل ديگران ، سرور و شادمانى ايجاد كند، خداوند متعال از آن سرور، لطفى بيافريند كه چون اندوه و غصه به آن كس هجوم آورد، آن لطف همچنان سيلى كه در بستر سراشيب ، فضول اشتران را با خود مى برد اثر اندوه را از دل آن كس بزدايد(1151)
971- اهل زمانه خود را بشناس ...
حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) به فرزند خود امام حسن (عليه السلام ) چنين نصيحت و سفارش فرمود:يا بنى انه لابد اللعاقل ان ينظر فى شانه فليحفظ لسانه و ليعرف اهل زمانه يا بنى ان من البلاء الفاقه ...پسر عزيزم خرد در آدمى دوست و يار اوست ، و حلم و بردبارى همچون وزير و رفيق ، و مدارا همانند پدر مهربان ، و صبر و شكيبايى به منزله بهترين لشكر وى است . پسرم خردمند، بايد كه در كار خويش به دقت بنگرد و زبان در اختيار خود دارد و در حق اهل زمان و مردم عصر خود عارف باشد. پسرم ، تهى دستى خود بلايى است و از آن بدتر بيمارى جسم آدمى و از آن بدتر بيمارى دل او است . ثروت و مكنت خود نعمت است ليكن برتر از آن نعمت سلامت بدن انسان و بالاتر از آن نعمت تقواى قلب وى است . پسرم ، اوقات مؤ من سه بخش است : قسمتى كه در آن با خداى خويشتن راز و نياز كند و قسمت ديگر را صرف محاسبه نفس و نظر در كار و رفتار خود كند و در بخش سوم از نعمتى كه خداوند بر او حلال و سزاوار فرموده است بهره برد. نيز هر مؤ من مسلمان ناگزير است كه به سه مورد توجه و عنايت كافى مبذول دارد ترميمى در وضع معيشت و زندگى و گامى براى روز واپسين و بهره اى از آنچه حلال و مباح گرديده است .(1152)
972- گفتگوى شيرين امام على (ع ) با امام حسن (ع )
محمد بن طلحه (علامه شافعى مذهب ) از ابونعيم حديث مى كند كه اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) روزى با پسرش امام حسن (عليه السلام ) گفتگوى شيرينى به ميل كشيده بود. على (عليه السلام ) سؤ ال مى كرد و حسن