آثار و احكام حب حق در مراحل عاليه و نهايى آن - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوست‏
    كه آشنا سخن آشنا نگه دارد



  • كه آشنا سخن آشنا نگه دارد
    كه آشنا سخن آشنا نگه دارد



3- در اواسط حب، به مقتصاى حب شديد و به حكم آن، چشم سالك كاملا دوخته به رضاى حضرت مقصود است و دل وى اسير رضايت جناب او. وى به هر نحو و به هر قيمتى باشد، سعى مى‏كند تا رضاى او را به دست آورد،و راحت و آرامش دل خويش در رضوان او مى‏يابد، و سرور و ابتهاج خاصى در تحصيل رضاى او دارد كه هم سرور و ابتهاج دل است، و هم حيات و همه چيز آن، سرور و ابتهاجى كه نه در تصوير آيد و نه در تصور گنجد و فقط اهل آن مى‏دانند و مى‏فهمند. و چون سالك در اين مقام در طلب رضاى اوست، از هر فرصتى براى نيل به آن استفاده مى‏كند و فرصتها را از دست نمى‏دهد.

4- سالك در اواسط حب، بر اثر سوز محبت در دل، و اشتياق شديد به قرب بيشتر، و شوق لقاء و شهود،گريه‏هاى شوق دارد؛گريه‏هايى كه از سوز محبت و احتراق سر مى‏زند، و گريه‏هايى كه عنايات و الطاف خاص مقام ربوبى را به دنبال خود مى‏آورد و مشكلها حل مى‏كند و رأفتها جذب مى‏نمايد.




  • از ديده خون دل همه بر روى ما رود
    ما در درون سينه هوايى نهفته‏ايم
    بر خاك راه يار نهاديم روى خويش
    سيل است آب ديده و بر هر كه بگذرد
    گر خود دلش زسنگ بود هم زجا رود



  • بر روى ما زديده چه گويم چها رود
    بر باد اگر رود دل ما ز آن هوا رود
    بر روى ما رواست اگر آشنا رود
    گر خود دلش زسنگ بود هم زجا رود
    گر خود دلش زسنگ بود هم زجا رود



(حافظ)

در مناجات المحبين مى‏خوانيم: «اللهم اجعلنا ممن دابهم الارتياح اليك و الحنين، و دهرهم الزفرة و الانين» يعنى«پروردگارا، ما را از آنان قرار ده كه راحت و آرامش دل خويش با تو بينند و گريه‏هاكنند، و همه عمر با آه دل وناله شوق وفرياد عاشقانه‏اند».

5- سالك در اواسط حب، بلحاظ اينكه نظر پر توقع وى به اقتضاى حب شديد به جانب حضرت حق و عنايات وبنده نوازيهاى او معطوف مى‏باشد، هميشه متذكر الطاف و عنايتهاى مقام ربوبى بوده و آنها رافراموش نمى‏كند، و از به ياد آوردن و بازگو كردن آنها غفلت نمى‏نمايد، كما اينكه، به ياد آوردن و به زبان آوردن آنها در عالم حب و اشتياق، به جاى خود براى وى لذت و ابتهاج خاصى در بر دارد كه فقط محبين و اهل سوز از آن با خبرند ولا غير - دقت در حال محبين، و تأمل در راز و نيازها و مناجات آنان، و تدبر در ادعيه مأثوره از حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين، بخوبى اين امر را روشن مى‏كند.

اينها گوشه‏هايى ازآثار و احكام حب در مراحل اشتداد آن، يا در اواسط آن بود كه گفتيم. غير از اينها آثار و احكام ديگرى در اين مراحل وجود دارد كه براى مراعات اختصار آنها را ذكر نكرديم.

در اينجا هم لازم است متذكر باشيم كه مراحل اشتداد حب، يا اواسط حب، به جاى خود داراى درجات و مراتب است و آثار هر مرتبه‏اى و احكام آن به تناسب همان مرتبه خواهد بود.


آثار و احكام حب حق در مراحل عاليه و نهايى آن

حب حق در مراحل عاليه و نهايى آن، كه در اواخر سلوك و در نهايات در وجود سالك به ظهور مى‏رسد، و عشق نيز ناميده مى‏شود، وباز به جاى خود داراى مراتب مى‏باشد، آثار و احكام خاصى دارد كه به بعضى از آنها به اجمال اشاره مى‏كنيم.

1- مراحل عاليه و نهايى حب حق، شعله‏اى است كه وقتى در دل سالك بر افروخت، همه اغيار را كنار مى‏زند و همه را مى‏سوزاند و محلى براى تردد اغيار در دل وى باقى نمى‏گذارد و طبعاً نيازى بر مجاهدت در كنار زدن اغيار از دل نيست. و نه تنها غيرى در دل باقى نمى‏گذارد، بلكه، دل را از هر عيب و نقصى، و از هر

/ 490