رذيله سستى و كسالت، در حقيقت، نداشتن قصد حق و اراده جناب اوست. نقطه مقابل اين رذيله، قصد حق و رضوان او و اراده لقاء و جوار اوست. پاك ساختن خود ازاين رذيله، به اين است كه انسان هميشه و در همه احوال حضرت حق را قصد كند، و وجه حق را اراده نمايد، و تا نيل به مقصد همين قصد و اراده را داشته باشد، آنهم با دردمندى و اشتياق. يعنى جدا و به معنى كلمه، درد او يكى باشد، ودواى او نيز يكى.پيداست آن كه بيدار گشته و توبه نموده، و قصد حق كرده و اراده وجه او نموده است، در هيچ حالى در طلب و عبوديت مسامحه ندارد، و سستى و كسالت نمىكند، و غفلت و بطالت نخواهد داشت. ذكر و فكر حق در همه احوال پيشه او، و عبادت و مجاهدت در همه اوقات طريقه اوست. نه ذكر و فكر حق براى او سخت خواهد آمد، ونه قيام به عبادت براى او ناخوشايند خواهد بود.مسئله اصلى براى يك سالك صادق همين است كه «قصد» و «اراده» داشته باشد، و مشكل اساسى من و تو، و هر مدعى بى حقيقت نيز همين است كه «قصد» و «اراده» نداريم، يعنى حضرت حق را قصد و اراده نكردهايم. جناب او مقصود ما نگشته، وشهود وجه او مراد ما نيامده است.قصد صادق و اراده صادقانه، و به تعبيرى، نيت صادقه، اكسير طريق و كبريت احمر است، و داشتن چنين قصد و ارادهاى بسى مشكل.شايد من و تو، و هر مدعى ديگر چنين گمان كنيم كه ما نيز از چنين قصد و ارادهاى برخورداريم، و قصد ما نيز حق و رضوان او، و اراده ما هم جوار و لقاى اوست. وليكن اشتباه مىكنيم، و اگر به بررسى قلب خويش بپردازيم و محاسبه دقيق بنماييم، به وضوح مىيابيم كه ما صاحب اين قصد و اراده نيستيم، بلكه فاقد آن هستيم. چگونه مىشود كسى جدا چنين قصدى و چنين ارادهاى داشته باشد، و لحظهها و ساعتها و شب و روز را به سستى و غفلت بگذارند، و در طلب مقصود و مراد خويش نباشد؟! و چگونه مىتواند روى به غير بياورد، و مقصود را فراموش كند؟! و چه معنايى دارد اقبال به ذكر و قيام به عبادت براى وى سخت و ناخوشايند باشد؟!.اساس همه فضيلتها تحقق چنين قصد و ارادهاى در دل انسان است، و دل هم در اين صورت دل است.امام صادق سلام الله عليه مىفرمايد: «صاحب النية الصادقة، صاحب القلب السليم...» (مصباح الشريعة، باب چهارم )يعنى «صاحب قصد صادق، صاحب قلب سليم است...» آن دل كه جناب او را قصد و جوار او را اراده كرده است و بس، و جز او را نمىخواهد، و جز او در آن دل نيست، دل پاك از اغيار است - قلب سليم - و در روز لقاى حق، چنين قلبى بايد، نه هر قلبى. يوم لا ينفع مال ولا بنون - الا من اتى الله بقلب سليم (آيه 88 و 89سوره شعراء).خداى متعال در خصوص صاحبان اين قصد و اراده مىفرمايد: «ولا تطرد الذين يدعون ربهم بالغداة و العشى يريدون وجهه...»(آيه 52 سوره انعام) يعنى «و از خود مران آنان را كه صبح و شام پروردگارشان را مىخوانند و مىخواهند، و وجه او را اراده مىكنند...».سخن در وصف آنان بسيار زياد است و مجال گفتن بسيار محدود و كم، و ناگفتنيها نيز بىشمار.