بخش سوم: تطهير باطن در توبه و بازگشت به حضرت مقصود يا توبه از رذايل اوصاف و اخلاق
توبه از رذايل اوصاف و اخلاق
مسئله مهم ديگرى كه در مرحله اول توبه مطرح است و سالك بايد به آن توجه داشته باشد، مسئله توبه از رذايل اوصاف و اخلاق است.سالك به مقتضاى اجتناب از مبعدات در طريق، موظف بر كنارهگيرى از رذايل اوصاف و اخلاق و خصلتها مىباشد. وى اين حقيقت را در درون خود با هدايت ربوبى مىيابد كه با آلودگى باطن به اوصاف رذيله و اخلاق مذمومه، هرگز نمىتوان به جوار قدس حضرت مقصود راه يابد. او به اين سر پى مىبرد كه رذايل اوصاف و اخلاق در اصل، يك سلسله رنگهاى جهنمى در روح انسان است و از جنس جهنم و عالم خبيثهاست و نمىشود با حمل اين رنگها با خود، به سوى عالم قدس و طهارت، به سوى عالم طيبها به سوى عالم بهاء و جمال، به سوى بهشتها، و در تعبير روشنتر، به سوى حضرت حق و به سوى جوار او حركت نمود و وارد آن جوار شد.سالك وقتى صادقانه قدم در طريق گذاشت، همه چيز بتدريج براى او معنى پيدا مىكند او ديگر مانند عامه مردم نيست كه حقايق را ساده بگيرد و واقعيتهاى هستى را سهل بشمارد. او ديگر مانند جهال نيست كه تصور كند مسئله قرب حق و جوار او، و مسئله لقاى حق و شهود او و مسئله بهشتها و عوالم نور، مسئله ساده و بى حساب و كتاب است و مىشود با حمل آلودگيها و رذايل، و با حمل خصوصيات جهنمى با خود، به قرب حق و جوار او و به بهشتها و عوالم نور و بهاء، نايل آمد و به آنجا راه يافت.
راست گفته است آن شه شيرين زبان
چشم گردد موبموى عارفان
چشم گردد موبموى عارفان
چشم گردد موبموى عارفان