4- گناه ترك نوافل و توبه و استغفار - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اينكه به سؤالات ديگر نيز جواب روشن و صحيح داشته باشى، در همين حيات دنيوى در باطن امر نيز اين سؤالها و مؤاخذه‏ها، و اين اجازه نيافتن را خواهى داشت.

در اين جا هم در باطن امر، اين سوال و مؤاخذه وجود دارد كه «عمر خويش و لحظات آن را در چه چيز مصروف كردى؟» و اينجا هم در باطن امر، به تو اجازه نمى‏دهند به سوى جوار قدس پروردگار خود قدم بردارى، مگر اينكه جوابى براى گذشته عمر خويش، و ساعات و لحظه‏هاى از دست رفته آن بياورى. (دقت كن).

پيداست كه جوابى ندارى، و چاره‏اى هم وجود ندارد، جز ندامت و انكسار، و شرمندگى و درماندگى، و معذرت خواهى و استغفار.




  • عفوهاى جمله عالم ذره‏اى
    عكس عفوت اى ز تو هر بهره‏اى



  • عكس عفوت اى ز تو هر بهره‏اى
    عكس عفوت اى ز تو هر بهره‏اى



(دفتر پنجم مثنوى)

پس، در اين مرتبه از مراقبه، كه به توفيق خداى متعال، و به حكم وظيفه همين مرتبه، تا آنجا كه مى‏توانى فرصت را مغتنم مى‏شمارى و «مسارعت» دارى، اگر احياناً بر اثر وسوسه شيطان و نفس به بطالت كشيده شدى، و ملالت و كسالت به باطن تو راه يافت، سعى كن فوراً برگردى و توبه كنى، و به اين لغزش، يعنى به بطالت ادامه ندهى، و ملامت و كسالت را از خود دور كنى. و براى آنچه پيش آمد نيز استغفار كن، و مراقب باش حتى المقدور تكرار نشود، و اصل توفيق را هم از خدا بخواه، اين از يك سو، و از سوى ديگر:

گذشته خويش را به يادآور و ببين ساعات و لحظات عمر خود، مخصوصاً ايام جوانى را د رچه چيز گذرانده‏اى؟ به نظر بياور چگونه اوقات زيادى را با بطالتها و كسالتها سپرى كرده و از عبادت بازمانده‏اى؟!.

امر «سارعوا» را ناديده گرفته، پيمان الست را شكسته، عهد خود را زير پا گذاشته، و مهلتى را كه به تو داده بودند ضايع گردانيده، و در مقام آزمايش به لغزشهاى زيادى افتاده‏اى.

توجه داشته باش كه در پشت پرده مورد مؤاخذه هستى وليكن نمى‏بينى، نمى‏شنوى، و نمى‏يابى. اگر گوش شنوا داشتى، نداى «وقفوهم انهم مسئولون» را مى‏شنيدى، و اگر دل روشن داشتى، مى‏ديدى كه پيمان شكنيها سابق، و تضييع فرصتها و اتلاف وقتهاى گذشته مانع راه توست، مگر اينكه عنايتى باشد، و رحمت واسعه و غفران ربوبى جبران كند. و اين رحمت و مغفرت را بايد با تضرع و استغفار به دست بياورى ؛ و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفر الله يجدالله غفوراً رحيماً.




  • چون كسم كردى اگر لابه كنم
    مستمع شولابه‏ام را از كرم



  • مستمع شولابه‏ام را از كرم
    مستمع شولابه‏ام را از كرم



(دفتر پنجم مثنوى)


4- گناه ترك نوافل و توبه و استغفار

در اين مرتبه از مراقبه، براساس امر چهارم از امور و وظايف نه گانه، در ا نجام دادن نوافل و مستحبات تا آنجا كه مى‏توانى سعى مى‏كنى، و از سستى و مسامحه در اين امر اجتناب مى‏ورزى. نمازها، دعاها، سجده‏ها، تسبيحها، اوراد، اذكار، توسلها، زيارتها، و در يك جمله، مستحبات و اعمال ماهها، ايام وليالى مخصوصه، و اوقات مختلف شب و روز را ناديده نمى‏گيرى، و ادب وقتى را حتى المقدور به جا مى‏آورى، و وظايف مختلف بندگى را عمل مى‏كنى، و در اين باب نيز مراقب جانب معبود هستى.

دانسته‏اى كه همه آنها در حقيقت، آداب و وظايف متنوع بندگى در مقام بندگى، و اطوار گوناگون رسوم محبت و طلب در مقام حب و طلب است. فهميده‏اى كه عبوديت را در هر وقتى آدابى، و در هر زمانى وظايف خاصى هست، و حب و طلب هم در هر وقت و هر زمانى رسم خاصى دارد.

به اين حقيقت پى برده‏اى كه وقتها و زمانها يكسان نيستند، و هر وقتى را سرى، و هر زمانى را رمزى هست، و براساس آن هم ادب خاص، و وظيفه خاص!.

و در ميان نوافل و مستحبات، به اهميت بالاى نوافل يوميه، مخصوصاً صلاة ليل، تا حدودى متوجه گشته، و دانسته‏اى چه آثار و بركاتى بر آنها مترتب است، و به توفيق پروردگار متعال آنها را به جاى مى‏آورى، و ترك نمى‏كنى.

و در مجموع، به سر وقت و رمز آن، اگر چه به اجمال باشد، متوجه شده‏اى و آداب و وظايف اوقات مختلف، و ايام و ليالى مخصوصه، و ساعات شب و روز را در حدى كه از تو بر مى‏آيد مراعات مى‏كنى.

براى تو روشن شده است كه ترك آنها نزد آشنايان به راه و رسم عبوديت، و نزد ارباب معرفت از خطاها به

/ 490