آبى كه خضر حيات ازو يافت سر رشته جان به جام بگذار كاين رشته ازو نظام دارد
در ميكده جو كه جام دارد كاين رشته ازو نظام دارد كاين رشته ازو نظام دارد
(حافظ)آنان در عين اينكه مخلوق خدا، بندگان او، فقر محض در پيشگاه او، محتاج او، خاشع و خاضع در برابر او، خائف از او، اميدوار به عفو و مغفرت او هستند، در عين حال، به لحاظ منزلت بالايى كه در مقام عبوديت، و در مقام فنا و توحيد حق دارند، منزلتى كه خدا به آنان عنايت كرده است، ابواب الهى مىباشند، و از طريق آنان بايد روى به حضرت مقصود آورد، و آنانند رحمت موصوله، آيت مخزونه، امانت محفوظه، صراط أقوام، و بقية الله.
جلب رضايت حضرات معصومين
«رضايت» آنان اگر به دست آيد، به هر اندازه به دست آمده باشد، به همان اندازه هم حجب را از ميان بر مىدارد، ذنوب را بر طرف مىكند، و فاصله بين سالك و حضرت معبود را كنار مىزند. و اين را سرى است بسيار عميق، سر عميقى كه خبر از اسرار نهفته در قلوب شريفه آنان مىدهد.سر موجود در رضايت آنان را نمىشود به بيان آورد، و نمىشود با عقل جزئى و فكر محدود به آن رسيد، و محرمان اسرارند كه در حد خود مىتوانند اين سر عميق را بيابند.اين، چه رضايتى است كه حجاب افكن، و گناه سوز است؟! و چه رمز يا رموزى در آن است؟!هر چه باشد، رضايتى كه از دلهاى پاك آنان سر مىزند، رضايت حضرت حق را در بر دارد، و حامل رضاى اوست، و رضاى جناب او در رضاى اين دلهاست. پيداست كه رضاى او حجاب سوز، و گناه سوز است، و فاصلهها را از ميان بر مىدارد. (دقت شود) در اين جملات از جامعه كبيره دقت مىكنيم:«يا أولياء الله ان بينى و بين الله عزوجل ذنوباً لا يأتى عليها الا رضاكم، فبحق من ائتمنكم على سره و استرعاكم أمر خلقه و قرن طاعتكم بطاعته لما استوهبتم ذنوبى و كنتم شفعائى...».يعنى «اى اولياى خدا، بين من و بين خداى عزوجل گناهانى هست كه جز رضا و خشنودى شما آن گناهان را از ميان بر نمىدارد. پس، شما را قسم مىدهم به حق آن خدايى كه شما را امين سر خود گردانيد، و محافظت امر خلق خود را به شما واگذار نمود، و طاعت شما را مقرون به طاعت خود فرمود، كه نزد خدا براى من شفاعت كنيد، و از او بخشش گناهانم را بخواهيد...».البته اين «رضايت» به آسانى به دست نمىآيد، و صلاحيت لازم دارد، و اين صلاحيت هم جز با اطاعت از خداى متعال و عمل به دستورات او حاصل نمىشود. با التزام به همه واجبات، و اجتناب از همه محرمات، و ترك همه معاصى، چه در باب حركات و اعمال، و چه درباب خصال و اوصاف، مىتوان چنين صلاحيتى را به دست آورد.اين صلاحيت را با حرف، با ادعا، با خيالبافى، با محبت خشك و خالى، و با هيچ چيز ديگرى نمىشود كسب كرد، جز آنچه گفتيم.بايد هوشيار باشيم، و فريب بعضى از فريب خوردهها را نخوريم كه در عالم خيال و وهم خويش، بدون اينكه عملا ملتزم به دستورات الهى باشند، و با آلودگيها و انحرافها، گمان مىكنند مىشود رضايت حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين را تحصيل نمود، و نظر آنان را جلب كرد، و مشمول توجهات خاصه آنان شد.سخن در اين باب بسيار است، و گفتنيها زياد، و متأسفانه مجال گفتن بسيار كم. در هر صورت، آنچه لازم بود گفته شد، و در همين اشاره اجمالى بيان گرديد، و براى سالكان صادق كافى است.اين فريب خوردهها هم بايد بدانند جز التزام عملى به دستورات الهى و به صراط مستقيم قرآنى از يك سو،