با شرحى كه گذشت به اين حقيقت مىرسيم كه نيل به مرتبه عاليه اخلاص، يعنى قصد انسان و نيت او در مجاهدات عبودى لقاى حضرت حق و شهود او باشد و بس، چيزى نيست كه به سادگى و به آسانى به دست بيايد، و احتياج به اين دارد كه معرفت بالا و انجذابى در وجود انسان و در دل او نسبت به خداى متعال وجود داشته باشد، معرفت خاص و انجذاب خاصى كه بعد از مجاهدت طولانى ،و قطع طمع ازحظوظ نفسانى، و انخلاع از دنيا و متاع فانى، و كنار رفتن حجب ظلمانى، وبالاخره، با شكسته شدن نفس شيطانى، وظاهر گشتن عقل رحمانى در دل انسان پيدا مىشود.وقتى سالك در سلوك خود موفق بود،وبر اثر مجاهدت از چنين معرفت و انجذابى برخوردار شد، يعنى جناب او راشناخت و مجذوب او گشت، شب و روز در طلب لقاى او و شهود وجه كريم اوست، وقصد و نيت قلبى وى در همه مجاهدات عبودى هم جز لقاء و شهود نيست.
توبه از حزن و تألم
از جمله رذايل اوصاف و ذمائم اخلاق، حزن و تألم براى دنيا و امور دنيوى است كه سالك بايد در اول سلوك و در مقام توبه از رذايل از آن نيز توبه كند و با مجاهدت آنرا از خود دور سازد. و به جهت اهميت مسئله لازم است اين امر را سهل نشمارد و در تطهير خود از آن جديت و مجاهدت پى گير داشته باشد و بداند كه سهل شمردن اين امر موجب عدم موفقيت وى در طى طريق خواهد بود، زيرا كه حزن و اندوه براى دنيا و براى مسائل آن از موانع بسيار بزرگ و خطرناك در سفر الى الحق است و از شوا غل مهمه براى يك سالك مىباشد.