با توجه به شرحى كه در خصوص اين رذيله داشتيم، فهميديم كه اين رذيله، يعنى حب مدح، حجاب سختى است بين انسان و حضرت مقصود، و دانستيم كه سالك صادق بايد ازآن توبه كند، و در اجتناب و تظهير خويش از آن، مجاهدت زيادى داشته باشد، و بلحاظ اينكه پاك شدن از آن، و آزاد گشتن از اسارت آن، و به تعبيرى، كنار زدن اين حجاب به آسانى تحقق نمىيابد و احتياج به مجاهده طولانى و سخت دارد، لازم است سالك در استمداد از عنايات ربوبى و توجهات حضرات معصومين صلوات الله عليهم اجمعين، بيش از هر مورد ديگرى، اصرار داشته باشد، تا با عنايات و با توجهات، در اين امر موفق گردد.
حب «خمول» و «تساوى مدح و ذم »
توبه سالك از رذيله «حب جاه و شهرت» و همچنين توبه از لازمه آن، يعنى توبه از رذيله «حب مدح» را توضيح داديم، و معلوم شد كه سالك بايد با مجاهدت پى گير از اين دو رذيله كه هر دو حجاب سخت و صعب العلاج هستند، توبه كند و اين حجابها را از خود بر طرف نمايد.سالك وقتى موفق به توبه از اين دو رذيله شد، و خود را از آنها پاك، و آنها را از خود دور ساخت، با كنار زدن هر يك از آنها، با صفت مقابل آن كه از فضايل صفات است، متصف مىگردد.در اينجا به اجمال به نقطه مقابل اين دو رذيله كه از اوصاف اهل باطن، و از خصوصيات سالكين الى الله است، اشاره نموده و به سالكان طريق اين توصيه را داريم كه در آنچه ذكر مىكنيم، دقت كامل داشته باشند.نقطه مقابل رذيله حب جاه و شهرت، صفت فاضله حب خمول و گمنامى است. بعضى از نكات و گفتنيها در اين زمينه را ذكر مىكنيم.
حب خمول ازصفات اهل توحيد است
بزرگان اهل توحيد، و اهل استغراق وفناء، بطورى كه از حالات آنان به ما رسيده است، طالب «خمول» بوده، و سعى مىكردهاند هر چه مىتوانند، گمنام باشند.مرحوم نراقى درجامع السعادات مىگويد: «خمول و گمنامى از صفات مؤمنين و خصال موقنين است، و طوائف عرفاى متوحدين و مانند آنان از صالحين گذشته ما، خمول را دوست مىداشتند و طالب آن بودند. و هر كس خداى متعال را بشناسد، و او را دوست بدارد، و به او انس داشته باشد، خمول و گمنامى را دوست مىدارد،