قرآن ارباب غفلت را بى خبر از قدر و عظمت حق مى‏شمارد - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشباه آنها مى‏اندازد. اين واديها آنچنان بعيد و عميق است كه گرفتاران در آنها در عين اينكه از صاحبان ايمان مى‏باشند، لااقل با شنيدن و دانستن حالات و خصوصيات عبودى انبياء و رسول اكرم و ائمه اطهار صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين، و با آگاه شدن از آن همه خوفها، خشيتها، تضرعها، گريه‏ها، و حزنها و اندوهها از آنان، آن هم با آن منزلتها و با آن مجاهدتها و عبوديتها كه داشته‏اند، نيز بخود نمى‏آيند و فكر نمى‏كنند كه مسئله چه بوده و چه هست؟! و چه اندازه جانب حق در نزد آنان بزرگ و برتر بوده و علو و عظمت داشته است؟! و چه اندازه ما در بى‏خبرى و بافته‏هاى غرور آور خويش غوطه وريم و از قدر و عظمت حق و ساحت عز او ناآگاه مى‏باشيم؟!.


قرآن ارباب غفلت را بى خبر از قدر و عظمت حق مى‏شمارد

آيات قرآنى و اشارات آيات با وضوح كامل از اين حقيقت خبر مى‏دهد كه جاهلان و غافلان و غوطه‏وران در اوهام و خيال، از قدر و عظمت حق و از علو ساحت قدس او آگاه نبوده و در حجاب بسيار خطرناكى قرار گرفته‏اند، آن هم در مراتب مختلف؛ يعنى كافران و معاندان بنحوى، و صاحبان ايمان از معصيت كاران و غوطه‏وران در دنيا و هواهاى نفسانى نيز بنحو ديگر يا به انحاء ديگرى.

در آيه 74 سوره حج مى‏فرمايد: «ما قدروا الله حق قدره ان الله لقوى عزيز»يعنى «آنان قدر و عظمت خدا را آنچنان كه بايد، نشناخته‏اند. خداى متعال قوى و عزيز است». و در آيات 64تا 67 سوره زمر مى‏فرمايد: «قل أفغير الله تأمرونى أعبدأيها الجاهلون، و لقد أوحى اليك و الى الذين من قبلك لئن أشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين، بل الله فاعبدوكن من الشاكرين، و ما قدروا الله حق قدره...» يعنى «اى پيامبر، بگو، پس آيا به من امر مى‏كنيد غير خدا را پرستش كنم اى مردم جاهل؟!! و به تو و به انبياء قبل از تو وحى گرديده است كه اگر در مقام پرستش به خدا شريكى قرار دهى عمل تو حبط و محو مى‏گردد و از آنها مى‏شوى كه در خسرانند. بلكه، فقط خدا را عبادت كن و فقط او را طلب نموده و از شكر گزاران باش. و آنها كه غير خدا را پرستش مى‏كنند و غير او را مى‏طلبند و دل به غير او مى‏دهند، خدا را چنان كه بايد، به عظمت نشناخته‏اند...».

در فهم خوب اين آيات لازم است بدانيم كه طاعت از غير اگر چه نفس خود باشد، دل دادن به غير اگر چه مباح باشد، خوش بودن با غير و ناخوش بودن از فقدان غير، همه و همه از مراتب شرك خفى بوده و پرستش و عبادت غير خدا محسوب است و هر كدام بنحوى از عدم تعظيم حق و از نشناختن و مراعات نكردن جانب عز و عظمت او سرچشمه مى‏گيرد ساحت عظمت و كبرياء و عزت و قدس او با اغيار نمى‏سازد و ظلمتها و خباثتها را بدانجا راه نيست.




  • للخبيثات الخبيثون حكمت است
    پس تو هر جفتى كه مى‏خواهى بگير
    نور خواهى مستعد نور شو
    دور خواهى خويش بين و دور شو



  • زشت را هم زشت جفت و بابت است
    محو او باش و صفات او پذير
    دور خواهى خويش بين و دور شو
    دور خواهى خويش بين و دور شو



(دفتر اول مثنوى)

خالى بودن دل از تعظيم حق، توجه نداشتن به قدر و عظمت او، و مراعات نكردن ساحت عز او، از مصائب و گرفتاريهاى بسيارى مهم و پر خطر است. چه بسيار انسانها كه از همين رهگذر به حرمانها و خسرآنهاو هلاكتها افتاده‏اند و مى‏افتند، و چه بسيار از صاحبان ايمان كه از همين جهت به مهلكه‏ها گرفتار شده و مى‏شوند و خود نيز نمى‏دانند و احياناً نادانسته همه اعمال و طاعاتشان نيز به لحاظ توجه نداشتن و مراعات نكردن جانب عزت و عظمت، و به لحاظ كوچك شمردن آنچه بزرگ است، از ميان مى‏رود و مصداق آيات شريفه ميشوند كه مى‏فرمايد:«قل هل ننبئكم بالاخسرين أعمالا - الذين ضل سعيهم فى الحيوة الدنيا و هم يحسبون انهم يحسنون صنعاً»(آيه 103 و 104 سوره كهف). يعنى

/ 490