مجاهدت از طريق فكر وتلقين و مراقبت - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
    دم مزن و در فنا همدم عطار باش



  • دم مزن و در فنا همدم عطار باش
    دم مزن و در فنا همدم عطار باش



(ديوان عطار)

مجاهدت از طريق فكر وتلقين و مراقبت

با توجه به آنچه گفتيم، براى سالك الى الله لازم است از همان اول شروع به سلوك، در كنار زدن اين رذيله، يعنى حزن و اندوه براى دنيا و مسائل دنيوى، با فكر و تلقين به مجاهدت بپردازد. او بايد از اول امر خود را با واقعيتها آشنا كند و حقيقتها را ببيند، و خود را از موضوعات خيالى آزاد سازد. بايد توجه داشته باشد كه آنچه در اين دنيا هست در معرض تغيير و تحول است و هر چيزى براى خود حسابى دارد، و اين، مشيت ربوبى است و چيزى نيست كه ميل و هواى كسى بتواند در اين بين نقشى داشته باشد. بايد بداند عالم، عالم گذرا، و در حال حركت و تبدل است و چيزى در آن ثابت نيست و نمى‏تواند باشد. و طبعاً دل دادن به اين و آن، و خود را اسير اين و آن كردن، و بقاء و ثبات آنها را انتظار داشتن، و با فقدان يا تغيير و تحولهاى آنها محزون گشتن، و مسئله اصلى را فراموش كردن، در حقيقت، در وهم و خيال خود غوطه ور شدن، و از واقعيتها دور بودن است. اين از يك سو، و از سوى ديگر بايد بداند همين امر موجب غفلت و باز ماندن از مقصود اصلى، و موجب حرمان و خسران است.

او بايد هوشيار باشد و در فرصت حيات دنيا خود را با مجاهدت از حجب و موانع آزاد كند، و به جوار حضرت مقصود راه يابد، و رضوان جناب او را به دست بياورد، تا به حيات و بقاء برسد.

لازم است در عين حال كه به ذكر و طلب مشغول است، با فكر و تلقين هر تعلق قلبى و هر حزن و اندوهى را كه مى‏خواهد به قلب او راه يابد از خود دور سازد، و خود را باطناً از همه تعلقها و حزنها كنار بكشد، و به اين روش ادامه دهد، و هرگز اجازه ندهد قلب وى محل تاخت و تاز تعلقها، و بر اثر تعلقها محل توارد حزنها و اندوهها باشد.

اين، يك واقعيت است كه خود انسان اين و آن را به خود مرتبط مى‏سازد و جزء وجود خويش قرار مى‏دهد، و به خود تلقين مى‏كند كه بايد اين و آن را داشته باشد، و اگر نداشته باشد چنين و چنان مى‏شود، و يا اگر از دست برود موجوديت وى به خطر مى‏افتد، و نقصانى در موجوديت او پيدا مى‏شود. همه اينها بر اثر تلقين ناصحيح، و با تخيل خود انسان است. اگر انسان عكس قضيه را به خود تلقين نمايد، مى‏تواند با تلقين خود را از همه چيز جدا كند، زيرا همه چيز جدا از انسان و غير او، و انسان نيز جدا از همه چيز و غير آنهاست. (دقت كنيد).

انسان مى‏تواند با فكر و تلقين ناصحيح خود را به همه چيز وابسته كند، و مى‏تواند با فكر و تلقين صحيح خود را از همه چيز آزاد بگرداند.


توبه از سستى، كسالت و بطالت

سستى، كسالت و بطالت در امر عبادت كه گاهى از آنها با عنوان «غفلت» كه عنوانى نسبتاً جامع مى‏باشد تعبير مى‏آورند، از جمله رذايل اوصاف و اخلاق است كه براى سالك الى الله توبه از آن نيز ضرورت دارد.

او بايد در مقام توبه، و در همان اول شروع به سلوك، رذيله سستى، كسالت و بطالت را از خود دور سازد. و بايد توجه داشته باشد كه اين رذيله از آفات خطرناك، و از موانع بسيار مهم در حركت عبودى است.

شيطان از اين طريق نيز كه موافق هواى نفس هم مى‏باشد، انسان را از مجاهدت باز مى‏دارد و به حرمان و خسران و هلاكت مى‏كشاند. نفس انسان مادامى كه شكسته نشده است، انسان را به سستى، كسالت، و بطالت دعوت مى‏كند، و شيطان هم از همين طريق وارد مى‏شود.

به عبارت ديگر، مادامى كه يك تحول كلى در وجود انسان پيش نيامده، روى آوردن به عبادت، و پرداختن به مجاهدت براى انسان سخت مى‏آيد، و انسان راحتى خود را، و به تعبيرى، هواى خود را در اين مى‏بيند كه به حال خود باشد و لحظات و ساعات، و شب و روز را به بطالت بگذراند. انسان مى‏بيند براى وى سخت است كه قيام به عبادت كند، و روى به ذكر و فكر بياورد، و مثلا بلند شود و وضو بگيرد و در گوشه‏اى خلوت كند،

/ 490