هر مرتبهاى توبه و استغفارى دارد
بايد به اين حقيقت به عنوان يكى از حقايق مسلم در عالم عبوديت توجه داشته باشيم كه در مراتب سلوك و منازل عرفان و توحيد به تناسب هر مرتبه و به اقتضاى هر منزلى شئون ووظايف عبودى خاصى براى سالك هست كه وى از يك سو خود را موظف بر آنها مىبيند، و از سوى ديگر نيز خود را در برابر ترك آنها و سستى و مسامحه در آنها، گناهكار و مقصر، خطا كار و مجرم، و خايف و شرمنده مىبيند، و خود را موظف بر توبه و استغفار. (دقت شود).اگر بخواهيم اصل اين حقيقت را كه «هر مرتبه و هر منزلتى توبه و استغفارى دارد» خوب بفهميم، چه بهتر توبه و استغفار حضرات انبيا، و توبه و استغفار رسول اكرم و ائمه معصومين صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين را كه همه معصوم بودند به نظر بياوريم ،و به تأمل درباره آنها بپردازيم. مخصوصاً در آياتى كه به رسول اكرم دستور استغفار مىدهد، و در روايات و بياناتى كه از توبه و استغفار آن حضرت و حضرات ائمه حكايت مىكند فكر بكنيم.البته منظور اين نيست كه ما مىتوانيم معنى توبه و استغفار آنان و حقيقت آن را بفهميم. معنى توبه و استغفار حضرات آنان را عقل نارسا و فكر محدود من و تو، و محجوبان امثال من و تو نمىتواند بفهمد، و حقيقت آن چنان كه هست در درك ناقص و محدود ما نمىگنجد، و اگر فرضاً در قالب الفاظ و جملات آيد و به من و تو و ساير محجوبان با بيان هر چه رساتر و روشنتر توضيح هم داده شود، مسلماً آنچه در ذهن ما مىآيد، غير از حقيقت آن خواهد بود، زيرا به هيچ وجه ما را آن صلاحيت وجودى و عميق قابليت ادراكى نيست كه چنين حقايق بالايى را آنچنان كه هست بيابيم.
خود هر چند نقش كاينات است
چه سنجد پيش عشق كيمياكار
چه سنجد پيش عشق كيمياكار
چه سنجد پيش عشق كيمياكار
فكر خود را گر كنى تأويل به
كه كنى تأويل آن نامشتبه
كه كنى تأويل آن نامشتبه
كه كنى تأويل آن نامشتبه