همه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين نور واحد هستند، و همه صاحبان ولايت مطلقه، وسايط فيض حق، و طرائق الى الحق مىباشند. محبت سالك نسبت به آنان، و اشتياق وى به زيارت و لقاى آنان هر چه شديدتر، و حزن و اندوه وى از فراق آنان هر چه بيشتر باشد، به همان اندزاه از بركات اين «محبت و اشتياق» بهرهمند خواهد شد. پيداست هر چه صلاحيت روح سالك از جهت تقوا و پاكى، از جهت التزام به صراط مستقيم قرآنى، و از جهت اطاعت و تبعيت از آنان بيشتر باشد، بركات اين «محبت و اشتياق» هم بيشتر خواهد بود.بر اثر «محبت» و «اشتياق» نسبت به آنان، روح سالك به سوى آنان كشيده مىشود، و با ارواح پاكشان نوعى اتحاد مىيابد، اتحاد يا نزديكى مخصوصى كه متضمن آثار و بركات بسيار بالايى است، و نتايج و عوايدى در بر دارد كه در وصف نيايد، و در فكر نگنجد.ارباب بصيرت مىدانند كه اين اتحاد يا نزديكى مخصوص، در اصل، به صورت فناى روح سالك در ارواح طيبه آنان مىباشد، و هر چه سنخيت كاملتر و محبت شديدتر باشد، انجذاب و اتحاد هم كاملتر، و در نتيجه فنا نيز كاملتر خواهد بود، و هر چه فنا كاملتر باشد، صعود روح و اقبال آن به سوى حضرت معبود بيشتر خواهد شد، زيرا كه روح با ارواح آنان يكى شده، و ارواح آنان هم اقبال محض به حضرت حق، و فانى فى الحق، وباقى بالحق است. (دقت شود) گويى نور ضعيفى كه روشنايى كمى دارد، و از تيرگيهاى زيادى برخوردار است، با نور بسيار روشن و كاملى كه هيچگونه ضعف و تيرگى د رآن نيست وحدت يافته، و نور كامل به آن غالب و قاهر گشته، و آن را احاطه نموده، و ضعفها و تيرگيهاى آنرا از ميان برده و كاملش گردانيده است. هر چه اين نور ضعيف به نور كامل نزديكتر شود وبا آن وحدت بيشتر يابد و در آن مستغرق باشد، به همان اندازه غلبه و احاطه نور كامل به آن بيشتر خواهد بود تا جايى كه وحدت كاملاً تحقق يابد، و فنا حاصل گردد، كه در اين صورت، نور ضعيف با حفظ تبعيت و فنا، و در مرتبه خود، از ضياء و روشنى نور كامل، و از آثار وجودى آن، بر اثر فناى در آن، برخوردار خواهد بود، كه از آن جمله است انجذاب الى الله.البته اشتباه نشود كه سخن در محبت عاملان و سالكان نسبت به حضرات معصومين است، نه در محبت بى حقيقت و ادعايى جاهلانى كه چندان پابند عمل و تبعيت از آنان نيستند، و دعوى محبت آنان دارند، كه جز دعوى نيست.
ولايت حضرات معصومين
ولايت آنان، يعنى اطاعت و تبعيت از آنان، محبت آنان، وارتباط باطنى و قرب روحى به آنان، و تحصيل نظر آنان، داراى اسرار عميقه و بركات عاليهاى است كه در وصف نمىآيد.در جامعه كبيره مىخوانيم:«... و جعل صلاتنا عليكم و ما خصنابه من ولايتكم طيباً لخلقنا و طهارةً لا نفسنا و تزكيةً لنا و كفارةً لذنوبنا...».يعنى «... و خداى متعال قرارداد صلوات ما بر شما، و نعمت ولايت شما را كه به ما عنايت فرموده است، وسيله پاكى خلقت ما، وسيله طهارت نفوس ما، وسيله تزكيه ما، و وسيله از ميان رفتن گناهان ما...».دقت و تأمل در اين جملات را به عهده عارفان نكته سنج، و عاملان عارف كه از قيد و بند فكر محدود نجات يافته، و در افق حيات و علم بالا قرار گرفته، و از ادراك دل برخوردار گشتهاند مىگذاريم.در هر صورت، اسرار و بركات ولايت آنان، آنچنان كه هست، در قالب الفاظ و در محدوده مفاهيم ذهنيه