اخلاص كامل در طلب، با خمول و گمنامى است - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن آنان گوش نكنند؛ خواسته‏ها و مقاصد عاليه‏اى در سينه هر يك از آنان هست كه اگر در روز قيامت به مردم تقسيم شود، همه را كفايت كند».

در اين بيان براى ارباب معرفت، با تعبيرات خاصى، ظاهر بى حساب و باطن پر حساب مردان خدا، ذكر گرديده است .




  • مبين حقير گدايان عشق راكاين قوم
    شهان بى كمر وخسروان بى كلهند



  • شهان بى كمر وخسروان بى كلهند
    شهان بى كمر وخسروان بى كلهند



(حافظ)


اخلاص كامل در طلب، با خمول و گمنامى است

سالك از اول سلوك به اين معنى هم هدايت مى‏شود كه در مقابل طلب و عبوديت حق، بايد اخلاص كامل داشته باشد، و مى‏بيند بايد در اخلاص و تكميل آن نيز مجاهدت مخصوص به آنرا در پيش بگيرد، و بايد سعى كند همه اعمال وى در جهت نيل به حضرت مقصود باشد، و مقاصد ديگرى در اين بين، با توجه يا بى توجه، مطرح نشود ودر قلب او نباشد.

او در مقام سعى در اخلاص، و در مقام تكميل آن، مى‏بيند اخلاص كامل را با خمول و گمنامى مى‏تواند به آسانى به دست آورد، و با كمال وضوح مى‏يابد كه هر چه شناخته شود، اعمال او در معرض خطررياءو تظاهر،و آميخته شدن به نيات و مقاصد نفسانى مى‏باشد، چه قبل از عمل، چه در اثناى آن، و چه بعد از آن. لذا به خمول و گمنامى روى مى‏آورد، وآنرا دوست مى‏دارد، و طالب آن مى‏گردد، و در گمنامى به سر مى‏برد.

امام باقر سلام الله عليه مى‏فرمايد، رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «قال الله عزوجل:

ان من أغبط اوليائى عندى رجلا خفيف الحال ذاحظ من صلاة، احسن عبادة ربه بالغيب، و كان غامضاً فى الناس، جعل رزقه كفافاً فصبر عليه، عجلت منيته، فقل تراثه و قلت بواكيه»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان، و الكفر، باب الكفاف) يعنى «خداى متعال فرمود:نيكو حال‏ترين اولياى من نزد من كه بيش از همه مورد غبطه است، كسى است كه زندگى ساده، وبهره‏اى از نماز دارد. عبادت پروردگارش را در نهان و دور از چشم مردم، خوب به جا مى‏آورد. و در ميان مردم گمنام است. و روزى خود را به اندازه كفاف قرار داده و بر آن صبر مى‏كند. مرگ اوزود رسيده، پس ميراث او كم، و گريه كنندگانش هم اندك هستند».

در اين بيان به خوبان از اولياء الله اشاره شده، و اينكه آنان در ميان مردم ناشناخته و گمنام هستند، و در نهان ازحسن عبوديت برخوردار مى‏باشند. داشتن اخلاص كامل، يكى از جهات حسن عبوديت، و از اساسى‏ترين آنهاست كه در گمنامى به آسانى مى‏توان به آن نايل گشت.




  • ياد الناس معادن هين بيار
    معدنى باشد فزون از صد هزار



  • معدنى باشد فزون از صد هزار
    معدنى باشد فزون از صد هزار



(دفتر دوم مثنوى)

اين قسمتى از نكات و گفتنيها در خصوص خمول و حب آن بود كه گفتيم. و اينك به نقطه مقابل رذيله«حب مدح» نيز اشاره مى‏كنيم و نكاتى را تذكر مى‏دهيم.


تساوى مدح و ذم نزد خوبان وارسته

نقطه مقابل رذيله حب مدح، تساوى مدح و ذم براى سالك است كه از فضايل اوصاف، و از خصوصيات بزرگان اهل باطن و خوبان وارسته مى‏باشد. سالك صادق با توبه ازرذيله «حب مدح» و با دور ساختن اين رذيله از خود، نسبت به مدح و ذم، وتعريف و تكذيب اين و آن كاملا بى تفاوت مى‏شود، ومدح و ذم درنزد او يكسان مى‏گردد. هيچكدام از مدح و ذم او را مشغول نمى‏كند. نه از مدح و تعريف اين و آن خوشحال مى‏شود، و نه از ذم و تكذيب آنان محزون مى‏باشد. نه دوست مى‏دارد كه او را مدح كنند، و نه مى‏ترسد از اينكه او را ذم و تكذيب نمايند. نه مدح كننده بلحاظ مدح كردنش نزد اوحساب خاصى دارد، و نه آن كه او را ذم يا تكذيب نموده است پيش او مبغوض است. و خلاصه اينكه، از اسارت در اين باب بكلى نجات مى‏يابد و اين حجاب را مى‏شكند.

/ 490