در اين جا به اجمال به دو موضوع اشاره مىكنيم. اول اينكه، دنيا كدام است؟ و دوم اينكه، حب دنيا چيست؟ البته هر دو موضوع تا حدودى براى مؤمنين ،مخصوصاً براى آنان كه مىخواهند طريق سلوك در پيش گيرند، بلحاظ برخوردارى ازفكر دينى و تربيت الهى، واضح و روشن است. اما براى تذكر و براى بهتر و بيشتر روشن شدن، و نيز، براى بر طرف شدن بعضى از ابهامها و يا شبههها در برخى موارد، توضيح مختصرى در هر دو مورد مىآوريم.در خصوص موضوع اول و اينكه دنيا كدام است؟ بايد توجه داشت كه دنياى مذموم، و دنيايى كه محبت آن سر چشمه همه خطاها بوده و ام الرذائل است، به معنى موجودات و مخلوقاتى كه با آنها مواجه هستيم نيست. زيرا هر يك از آنها به جاى خود و در حد خود، اثرى از حضرت حق، و جلوهاى از جلوات أسماء و صفات حق، و بلكه، هر يك اسمى از أسماء جزئيه فعليه است و هر كدام از آنها آيتى است ازآيات ربوبى، و كلمهاى است از كلمات وجوديه الهيه. هر يك از آنها براى اهل ذوق و عرفان، و براى صاحبان بصيرت، حكايتى از جمال و جلال وجه حق،و خبرى از أسماء و صفات او دارد.اگر انسان به هر يك از موجودات و مخلوقات به عنوان مظهرى ازمظاهر جمال و جلال نظركند، و در هر كدام به لحاظ آيتى از آيات، تدبر داشته باشد، به اندازه خود به حقايق و معارف نايل مىشود و اسرارى از ربوبيت را مىيابد؛ و اگر از ارباب كشف وشهود باشد، در هر يك از آنها وجه حق را مىبيند و با سير در آنها، سير در جمال و جلال وجه او مىكند، و مىبيند و مىيابد آنچه را كه بايد ببيند و بيابد.