قرب نى بالا و پستى جستن است
نيست را چه جاى بالاى است و زير
كارگاه صنع حق در نيستى است
غره هستى چه دانى نيست چيست
قرب حق از حبس هستى رستن است
نيست رانى زود و نه دور و نه دير
غره هستى چه دانى نيست چيست
غره هستى چه دانى نيست چيست
كبر، مرتبهاى از الحاد است
متكبر با كبر ورزى خويش، در حقيقت، با خداى متعال الحاد مىورزد، و اين چيزى نيست كه با سلوك عبودى بسازد، چون با آن كاملاً منافات دارد. سلوك عبودى راه انقياد در پيش گرفتن است و كبر ورزى طريق خصومت اتخاذ كردن، و آن كجا و اين كجا؟!عاقلان به مقتضاى عقل خويش راه انقياد از حضرت حق در پيش گيرند، و عاشقان به مقتضاى عشق.
عاقلان اشكستهاش از اضطراب
عاقلانش بندگان بنديند
ائتيا كرهاً مهار عاقلان
ائتيا طوعاً مهار بى دلان
عاشقان اشكسته با صد اختيار
عاشقانش شكرى و قند يند
ائتيا طوعاً مهار بى دلان
ائتيا طوعاً مهار بى دلان