ب - ريزش گناهان - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توفيقى از اوست. اهل اشارت مى‏دانند كه:




  • سوى شهر از باغ شاخى آورند
    باغ و بستان را كجا آنجا برند



  • باغ و بستان را كجا آنجا برند
    باغ و بستان را كجا آنجا برند



(دفتر دوم مثنوى)

به شهر و بازار از باغ و بوستان توحيد شاخه‏هاى مى‏آورند، تا آنكه مشترى باغ و بوستان توحيد است مجذوب آنجا گردد و روى بدانجا بياورد، و بيابد آنچه بايد بيابد.

وقتى گفته مى‏شود او گناه را بعد از مدتها به ياد مؤمن مى‏اندازد تا به استغفار بپردازد و مشمول مغفرت شود، بايد فهميد كه باز او مؤمن را به اين فكر مى‏اندازد كه بايد براى گناهش استغفار كند، و نيز، او توفيق استغفار را به وى مى‏دهد، و او قبول استغفار مى‏كند، و غفران را هم او افاضه مى‏كند، و همه خير از اوست.




  • رغبت ما از تقاضاى تو است
    جذبه حق است هر جا رهرو است



  • جذبه حق است هر جا رهرو است
    جذبه حق است هر جا رهرو است



(دفتر پنجم مثنوى)

سخن خود در اين باب را كه با حاشيه رفتن بود نا تمام مى‏گذاريم. باشد كه در مقام ديگر، و در مجال مناسبى به اين مهم بپردازيم و از گفتنيها بگوييم، ان شاء الله تعالى.




  • اين سخن ناقص بماند و بى قرار
    دل ندارم بى دلم معذور دار



  • دل ندارم بى دلم معذور دار
    دل ندارم بى دلم معذور دار



(دفتر دوم مثنوى)


ب - ريزش گناهان

لازم است سالك اين حقيقت را هم بداند كه اگر با مراعات شرايط به استغفار بپردازد، هر چه استغفار كند گناهان و خطاهاى وى مى‏ريزد، وسنگينى، تبعات، و آثار سوء آنها به فضل پروردگار پاك مى‏گردد.

حالت استغفار كننده از لحاظ ريزش گناهان و بر طرف شدن تبعات آنها، در رواياتى كه از حضرات معصومين صلوات الله عليهم نقل شده است، به درختى تشبيه گرديده است كه حركت داده شود و برگهاى آن بريزد.

اشارات آيات قرآن هم براى آنان كه اشارتها را مى‏يابند، در موارد متعدد از همين حقيقت خبر مى‏دهد.

به عنوان مثال به يك مورد اشاره مى‏كنيم.

در آيه 110 سوره نساء كه در گذشته در اول مبحث توبه و استغفار آورديم، چنين مى‏خوانيم:

«و من يعمل سوءاً أويظلم نفسه ثم يستغفر الله يجد الله غفورا رحيماً» يعنى: «و هر كسى عمل بد انجام دهد، يا بر خود ظلم كند، سپس از خداى متعال استغفار نمايد، خدا را بخشنده و صاحب رحمت مى‏يابد».

جمله «يجد الله غفوراً رحيماً» به معنى «خدا را بخشنده و صاحب رحمت مى‏يابد» با تعابير مخصوصى كه دارد، به وضوح به حقيقتى كه گفتيم اشاره مى‏كند. مخصوصاً لفظ «يجد» در همين جمله حكايت لطيفى را هم در بر دارد، و آن اينكه، استغفار كننده در صورتى كه از نور باطنى برخوردار باشد، وشعور قلبى داشته باشد، خود نيز به صورت روشن مى‏يابد كه وقتى با مراعات شرايط لازم به استغفار مى‏پردازد، و با حضور و اقبال قلبى استغفار مى‏كند، سنگينيهاى گناهان و خطاها از وى دور مى‏شود، و تيرگيها كنار مى‏رود - خدا را بخشنده و صاحب رحمت مى‏يابد -.

پس ،سالك طريق نبايد در امر استغفار سستى ومسامحه داشته باشد، وبايد هر چه مى‏تواند در اين امر بكوشد، و از اين راه خود را تطهير كند.


ج - سوز دل و گريه

سالك بايد سوز دل و گريه با اخلاص را در مقام استغفار بسيار عزيز و مغتنم بداند، و در تحصيل آن بكوشد.

و اگر در تحصيل اصل آن هم موفق نشد، يعنى سوز و اشك را به دست نيارود، لااقل با اخلاص در تحصيل حال گريه كه «تباكى» گفته مى‏شود جديت كند.

به طور كلى، در سلوك عبودى در هر حال و هر مقامى، چه حال و مقام استغفار باشد و چه غير آن، سوز دل و گريه را حسابى هست كه شرح آن در عبارت نگنجد و تفسير آن در بيان نيايد.

سوز دل و گريه، چه از شوق باشد، چه از خوف، چه در مقام استغفار باشد، چه در مقام تلاوت آيات واستماع آنها، چه در حال سجده باشد، و چه در حال ديگر و مقام ديگر، هر كجا و هر مقامى باشد، از درك بالا، و از فهم و شعور سرچشمه مى‏گيرد. آن كه مى‏فهمد، مى‏سوزد و اشك مى‏ريزد، و آن كه نمى‏فهمد، نه مى‏سوزد و نه اشك مى‏ريزد.

اگر به آيات 107 و 108 و 109 سوره اسراء نظر كنيم، خواهيم ديد اين آيات به وضوح مى‏گويد، راه و روش آنان كه

/ 490