چون كه با كودك سر و كارم فتاد
هم زبان كودكان بايد گشاد
هم زبان كودكان بايد گشاد
هم زبان كودكان بايد گشاد
نرم گو ليكن مگو غير صواب
وسوسه مفروش در لين الخطاب
وسوسه مفروش در لين الخطاب
وسوسه مفروش در لين الخطاب
1- گناه انغمار در مشتهيات، و توبه استغفار
در اين مرتبه از مراقبه، براساس امر اول از امور و وظايف نه گانه، در تقليل و ترك مشتهيات نفسانى سعيها داراى و مجاهدتها مىكنى. دانستهاى كه سالك طريق را به هيچ وجه صحيح نيست در مشتهيات نفسانى غوطه ور شود، ونفس و هواى آن را معبود خود سازد، و مصداق «من اتخذ اله هواه» گردد، و خطاب «ولا تتبع الهوى فيضلك عن سبيل الله» را ناديده بگيرد. زيرا كه وى در اين صورت به عبادت نفس خويش قيام كرده، و از عبادت حضرت معبود بازمانده، و اغيار را محبوب دل ساخته، و روى از حضرت محبوب بر تافته است. و دانستهاى كه وى در اين صورت در طريق عبوديت نبوده، و در مسير ضلالت افتاده است.اينها را تا حدودى فهميدهاى و يافتهاى، تو ديگر در آن حد از جهل و بى خبرى نيستى كه ندانى انغمار در شهوات، اگر چه مباحات باشد، به جاى خود ضلالت و انحراف از طريق، وجفاى بسيار بالا، و فضيحت بسيار عميق، و خطا و جرم بسيار سنگين است.و تو با جان و دل به اين حقيقت رسيدهاى كه اگر كسى مستغرق در مشتهيات نفسانى باشد، و دل خويش را در اسارت آنها قرار دهد - اگر چه آن مشتهيات مباح هم باشد - و با اين وصف، دعوى عبوديت كند، و بگويد خدا را عبادت مىكنم، مسلماً سخن وى از حقيقت بسيار دور است. و خلاصه، به اين معنى نايل آمدهاى كه عبوديت، و سلوك طريق آن با «لا» شروع مىشود، با «الا» پيش مىرود، و به «الله» منتهى مىگردد. و بالاخره، تو ديگر مىدانى كه:
هر كهاندر عشق يابد زندگى
كفر باشد پيش او جز بندگى
كفر باشد پيش او جز بندگى
كفر باشد پيش او جز بندگى