و اين مصيبتى است براى همه و براى سالك طريق سلوك كه سخت به دل روشن و زنده احتياج دارد. زيرا اگر سالك از دل روشن و زنده برخوردار نباشد، از اول امر در سلوك خود معطل خواهد بود. بطورى كه قبلا در خلال مباحث خود گفتهايم، سالك اصلى در سفر الى الحق دل انسان است، و محجوب، دل است، و طالب، دل است، و سالك هم دل است، و واصل نيز دل خواهد بود، و انسان هم جز دل نيست. و اگر دل، دل نباشد، و اگر دل، حيات خود را فاقد گردد، و صلاحيت قبول تربيت مقام ربوبى، و پذيرش افاضات الهى را نداشته باشد، سلوك دل معنايى نخواهد داشت، و از حركت باز خواهد ماند، و سير در منازل نخواهد كرد.امام صادق سلام الله عليه در قسمتى از بيان خود كه در كافى نقل شده است مىفرمايد: «الغضب ممحقة لقلب الحكيم...»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الغضب) يعنى «غضب، نابودى و هلاكت است براى قلب شخص حكيم...».
ضرورت مجاهدت، و مداومت بر آن
با شرحى كه در خصوص غضب نابجا گذشت، و با توضيحى كه در خصوص تبعات و لطمات اين رذيله داشتيم، معلوم شد كه در مقام توبه از اين رذيله بايد مجاهدت جدى كرد و مداومت بر مجاهدت داشت.براى كسى كه گرفتار اين رذيله است، توبه از آن، و اجتناب از آن، آن هم تا جايى كه بكلى از آن پاك شود و با صفت مقابل آن متصف گردد، امر سهل نخواهد بود. ليكن هر چه سخت هم باشد، بالاخره بايد با تأييد الهى و با مجاهدت پى گير و مداوم، خود را از آن تطهير، و آنرا از خود دور كرد، والا لطمات و هلكات آن، مانع طى طريق خواهد بود.اگر سالك، سالك صادق و دردمند، و طالب جدى در طريق باشد مسلماً به اين امر موفق خواهد شد و بلكه، اگر نظر خود را معطوف به جانب حق كند و تدبير را به دست حق بسپارد، و خود را در پناه او قرار دهد، و خود نيز مجاهدت پىگير داشته باشد، همين مشكل براى او آسان خواهد شد.
تصميم و مراقبت
در مقام توبه از اين رذيله، و آنجا كه مىخواهد مجاهدت در اين باب را شروع كند، لازم است تصميم بگيرد كه هميشه و در همه احوال، مخصوصاً در مواردى كه مىخواهد به غضب بيايد، متذكر حضور خود در محضر حق باشد و به ياد بياورد كه در حضور جناب اوست، و جناب او را خوش نيايد كه وى به غضب آيد، و نه تنها او را خوش نيايد، بلكه، غضب و طرد او را در بردارد و موجب دورى از او مىباشد، و اين، چيز ساده و كوچكى