نكته‏اى براى سالكان - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • تخم مايه آتشت شاخ‏تر است
    سوخته آتش قرين كوثر است



  • سوخته آتش قرين كوثر است
    سوخته آتش قرين كوثر است



(دفتر دوم مثنوى)

و چه بهتر كه براى رام كردن و شكستن نفس خويش طاعاتى را كه نقطه مقابل گناهان گذشته‏اش مى‏باشد انتخاب كند، و به تعبير بعضى از علماى اخلاق و اساطين فن، خوب است كه طاعت از جنس معصيت باشد.

عالم عارف، حاج شيخ محمد بهارى قدس سره در ضمن بيات خود در باب توبه، در اين مقام مى‏گويد: «بارى خوب است در توبه اينكه طاعت از جنس معصيت باشد، مثلا اگر سفر معصيت كرده، مبدل به سفر طاعت بنمايد، و نحو ذلك مما يطول ذكر من الامثله».

البته اين امر، يعنى به جاى لذت گناه و شيرينى آن سختى و تلخى طاعت از حق را بر خود هموار نمودن در مقام توبه، معنى بسيار وسيعى دارد. كسى كه توبه مى‏كند و گناهانى را كه انجام مى‏داده ترك مى‏نمايد و تا آخر عمرش به آنها نزديك نمى‏شود، در حقيقت در خصوص هر يك از اين گناهان كه ترك مى‏كند و از آن اجتناب مى‏ورزد، به خواسته نفس خويش على الاتصال جواب رد مى‏دهد و از امر پروردگارش اطاعت مى‏كند؛ و اين براى خود سختى و تلخى دارد و طبعاً چنين كسى عوض لذتى كه قبل از توبه‏اش از گناه مى‏برده، سختى مخالفت با نفس و طاعت از حق را بر خود همواره مى‏نمايد و به جاى شيرينى گناهان گذشته، تلخى ترك گناه را بر خود مى‏چشاند. علاوه بر اين، او بايد براى شكستن نفس و براى تطهير بيشتر خود از آثار نفسانيت، خود را به طاعاتى وادار كند كه براى او سخت است و جبران كننده گذشته و رام كننده نفس مى‏باشد، چه اين طاعات از جنس گناهان گذشته، يعنى نقطه مقابل آنها باشد، و چه از جنس آنها و نقطه مقابل آنها نباشد.


نكته‏اى براى سالكان

در اينجا به بيان اجمالى رمز اين امر مى‏پردازيم تا موجب بصيرت بيشتر طالبان معرفت، و وسيله تذكر سالكان طريق باشد.

بطورى كه قبلاً اشاره كرديم، اصل عبوديت و حقيقت آن، راه فناء را در پيش گرفتن، خود و رسوم «خودى» را كنار گذاشتنن، و با طى مراحل فناء و تكميل آن، از خود بكلى رها شدن و در حضرت مقصود فانى گشتن است. از همان وقتى كه حركت عبودى، يعنى سير الى الله شروع مى‏گردد و تكبير عبوديت گفته مى‏شود، خود كنار گذاشتن و از خود گذر نمودن نيز شروع مى‏شود.




  • معنى تكبير اين است اى اميم‏
    وقت ذبح الله اكبر مى‏كنى
    گوى الله اكبر و اين شوم را
    تن چو اسماعيل، جان همچون خليل
    گشت كشته تن ز شهوتها و آز
    شد به بسم الله بسمل در نماز



  • كاى خدا پيش تو ما قربان شديم
    همچنين در ذبح نفس كشتنى
    سر ببر تا وا رهد جان از عنا
    كرد جان تكبير بر جسم نبيل
    شد به بسم الله بسمل در نماز
    شد به بسم الله بسمل در نماز



(دفتر سوم مثنوى)

طاعت از حق در اوامر و نواهى، و دل برداشتن از همه هواهاى نفسانى و ترك آنها، و بالاخره، سير در مدارج توحيد و فناى وصفى و فعلى و ذاتى، و در نهايت، فناء فى الحق با فناء عن الفناء، همه و همه را اگر بخوبى مورد دقت قرار بدهيم، به اين حقيقت پى مى‏بريم كه عبوديت در ابتدا و در اول امر با كنار زدن خواست خود شروع مى‏شود، و بتدريج كاملتر گشته و به كنار گذاشتن رسوم خود منتهى مى‏گردد، و در آخر با نجات يافتن از وجود موهوم «خود» به كمال مى‏رسد.

اول عبوديت، كنار زدن «خواسته‏هاى خود» و آخر آن، كنار زدن «خود» است. (دقت شود).

/ 490