توبه سالك، مسبوق به توبه‏اى از حق است - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آن نيايد همچو رنگ ماشطه (دفتر اول مثنوى)


توبه سالك، مسبوق به توبه‏اى از حق است

قبل از بيان توبه و مراتب آن، و قبل از توضيح چگونگى توبه سالك مبتدى، لازم است به اين حقيقت قرآنى توجه داشته باشيم كه توبه در مراتب مختلف، مسبوق به توبه از جانب خداى متعال مى‏باشد. در هر مرتبه‏اى از مراتب توبه، قبل از توبه عبد، توبه‏اى از حق نسبت به عبد هست كه وى را مجذوب نموده و موجب توبه و بازگشت وى بسوى حق مى‏شود.

در بيان روشنتر، در مرحله اول و قبل از اينكه انسان توبه كند و روى بجانب خداى متعال بياورد، مقام ربوبى به مقتضاى رأفت و رحمت خاصه‏اش نظرى به عبد مى‏اندازد و با عنايت بخصوص بازگشتى بر عبد مى‏كند و او را بسوى خود مى‏كشد كه در نتيجه آن، عبد بطرف پروردگار خويش روى مى‏آورد و بسوى او بازگشت مى‏كند. سپس بعد از بازگشت عبد بطرف پروردگار، دوباره عنايت ديگرى از جانب او نسبت به عبد مى‏شود و رحمت غفران خود را شامل وى مى‏نمايد كه اين همان قبول توبه عبد است.

در حقيقت بايد گفت توبه و بازگشت عبد، بين دو بازگشت از جانب پروردگار مى‏افتد و بعبارتى، روى آوردن بنده بطرف خداى خويش، بين دو بار روى آوردن از جانب خدا بسوى او قرار مى‏گيرد. و اگر او نظرى بر بنده نيندازد و او را بحال خود بگذارد، هرگز توبه و بازگشتى از بنده نخواهد بود و هرگز روى بطرف پروردگار نخواهد آورد. و نيز، بعد از بازگشت عبد، اگر قبول ازجانب او نباشد و رحمت و مغفرت او متوجه عبد نگردد، باز جز خسران در انتظار عبد نخواهد بود ؛ له الحمد اولا و آخراً.

اصولا از همان اول كه حضرت آدم عليه السلام، و بلحاظى، از همان اول كه انسان در تنزل و هبوط افتاد و در مسير سقوط قرار گرفت، عطف اول و نظر اول در اصل از جانب خداى متعال به ظهور رسيد و او خود، قبل از توبه آدم يا انسان، نظرى بر آدم يا انسان انداخت كه بر اثر همان نظر و به دنبال آن، آدم و بلحاظى انسان روى به خدا آورد و توبه و بازگشت نمود و سپس دوباره خداى متعال نظرى ديگر نمود و به رحمت خود اين توبه را قبول كرد. از اول امر اينچنين بوده و بعد از آن نيز هميشه اينچنين است.


اشارتهايى ازآيات قرآن در سر توبه

اينكه گفتيم، سرى از اسرار معارف قرآن، و رمزى از اشارات نورى آيات آن است. و چه بهتر بعضى از اشارتهاى آيات را در اينجا بياوريم، تا ارباب ذوق و بصيرت با تدبر بيشتر در آنها، علاوه بر آنچه گفته شد، به دقايق بالاترى نيز پى ببرند.

1- در آيه 37 سوره بقره در مقام بيان هبوط آدم عليه السلام، و بلحاظ كلى، در مقام بيان هبوط انسان از عالم بالا به عالم دنيا كه بر اثر خطيئه و ازلال شيطان پيش آمد، چنين مى‏فرمايد: «فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم»يعنى «پس به هنگام هبوط و در اثناى آن، آدم از پروردگار خويش كلماتى را تلقى و اخذ نمود كه با اخذ آنها خداى متعال بر آدم به رحمت خود بازگشت نمود، كه او بازگشت كننده به رحمت و صاحب رحمت خاصه نسبت به بندگان خود است».

اين آيه بعد از امر به هبوط از جنت است كه در آيه قبل عنوان گرديده است. و طبعاً معنى آيه همان خواهد بود كه ذكر نموديم. يعنى بعد از تعلق مشيت حق بر هبوط، و بعد از امر بر آن كه مساوى است با شروع شدن هبوط، در همان هنگام هبوط و در اثناى آن، حضرت آدم كلماتى را كه كلمات وجوديه بخصوصى است از خداى متعال اخذ نمود كه زمينه را در وجود آدم براى عطف نظر از مقام ربوبيت آماده كرد و مقام ربوبى نظرى بر آدم كرد و اين نظر وى را مجذوب نمود و در نتيجه پى به خطيئه خود برده و روى به پروردگار خويش آورده و با تضرع كامل توبه كرد. خداى متعال دوباره بر او رحمت آورد و نظر كرد و بازگشتى ديگر بر او نمود و توبه او را پذيرفت، وليكن ديگر هبوط حتمى گشته بود و ادامه اين بازگشت تا جايى كه نيل به جوار پروردگار تحقق

/ 490