سرى از اسرار دل با صاحبدلان - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به سوى خود و به جوار قدس خود راه مى‏دهد. يعنى اول او را موفق به تطهير دل از حب دنيا مى‏كند، و سپس در مدارج توحيد پيش مى‏برد.

بعضيها هم خود را فريب مى‏دهند و حب دنيا را براى خود و احياناً براى آنان كه مى‏خواهند، با توجيهات خاصى توجيه مى‏كنند و مشمول مكر شيطان و و مكر نفس مى‏گردند.

سالك صادق بايد خود را در پناه حق قرار داده و از او بخواهد كه وى را از اينگونه اوهام و خيالات و از اشباه و نظاير آنها محفوظ بدارد و با عنايات خاصه‏اش وى را به توبه از حب دنيا به معنى صحيح آن موفق كند.

نا گفته نماند كه تطهير دل از رذيله حب دنيا و توبه از آن، اگر چه بايد در همان اول سلوك و در مقام توبه از حرامها باشد، وليكن توجه به اين نكته لازم است كه توبه كامل از حب دنيا و پاك شدن از آن، بنحوى كه انقطاع كامل حاصل بشود، معمولا با يك تصميم و به اصطلاح، يكباره تحقق نمى‏يابد و مشكل است، بلكه بتدريج بوده و با مجاهدت به كمال خود مى‏رسد. يعنى سالك بايد توبه از اين رذيله را از همان اول امر شروع كند و در تطهير خود از آن به مجاهدت بپردازد و پيداست كه هر چه تأييد الهى كاملتر، و توجهات حضرات معصومين صلوات الله عليهم بيشتر و همت سالك هم زيادتر باشد، به همان اندازه انقطاع كامل از حب دنيا نيز زودتر به تحقق خواهد رسيد. و اين بر خلاف توبه از حرامها، يعنى از افعال حرام است كه توضيح آن گذشت و بايد با يك تصميم و يكدفعه از آنه توبه نمود و روى تصميم و توبه خود نيز ثابت بود.

وقتى سالك از حب دنيا توبه نمود، يعنى از حب خوشى و لذت نفسانى خود با اين و آن توبه كرد، بالتبع از حب اين و آن نيز توبه كرده است، زيرا بطورى كه اشاره نموديم، دوست داشتن هر چيزى فقط بلحاظ اين است كه انسان لذت و خوشى خود را در آن وبا آن مى‏بيند و چون لذت و خوشى خود را دوست مى‏دارد، طبعاً همان چيز را هم دوست داشته و به آن محبت مى‏ورزد، و اگر از حب خوشى و لذت خود برگشت، از حب همان چيزى نيز برگشته است.


سرى از اسرار دل با صاحبدلان

اين بيان را از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم شنيده‏ايم كه فرمود: «ولكل امرء مانوى» [3]يعنى «براى هر كس، همان هست كه در دل دارد». باز از آن حضرت شنيده‏ايم كه فرمود: «المرء مع من أحب» [4] يعنى« انسان با كسى است كه او را دوست مى‏دارد». و نيز از آن حضرت نقل مى‏شود كه:«ان الله لا ينظر الى صوركم و اموالكم، و انما ينظر الى قلوبكم و أعمالكم و انما ينظر الى القلوب لانها مظنة النبية» [5] يعنى «خداى متعال به صورتها و اموال شما نگاه نمى‏كند، و حقيقت اين است كه او به دلهاى شما و به اعمال شما نظر مى‏كند، و نظر او بر دلها براى اين است كه خواسته‏ها و مقاصد، همه در دلهاست و دلها جايگاه آنهاست».

اين بيانات و نظاير اينها كه در هر يك از آنها اشارتهاى بسيار دقيق و هدايت كننده‏اى براى اهل اشارت هست، از سرى كاملا عميق خبر مى‏دهد كه توجه به آن براى سالكان طريق و براى اهل درد، ضرورت دارد و حياتى است؛ و در مقابل، غفلت از آن براى آنان و براى هر كسى از صاحبان ايمان كاملا خطرناك و خسران آور مى‏باشد و آن اينكه:

مسئلها «محبت» و «حب» به معنى دوست داشتن، مسئله ساده‏اى نيست، كما اينكه خيليها آنرا مسئله‏اى ساده تلقى نموده و از اين طريق از فهم بسيارى از حقايق و معارف محروم مانده و در نتيجه در مقام عمل هم به حرمان و خسران، و يا به هلاكتهاى وحشتناكى افتاده‏اند، و عده‏اى از آنان كه خود را سالك مى‏دانند نيز بر اثر همين ساده تلقى نمودن آن، در سلوك عبودى خويش موفق نگشته و راه به جايى نبرده‏اند.

محبت و دوست داشتن يك چيز، يعنى وحدت پيدا كردن با آن، و فانى شدن و گم گشتن در آن. و هر چه محبت انسان شديدتر باشد، اين وحدت و فانى گشتن نيز كاملتر خواهد بود.

در توضيح اين حقيقت بايد گفت: محبت به يك چيز، امر موهوم يا ذهنى محض، و يا تخيلى و يا اعتبارى نيست، بلكه، يك واقعيت عينى در دل انسان است، و به اصطلاح، حالتى است در دل و خصلتى است در آن كه به جاى خود

/ 490