اسوه‏هاى طلب - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يعنى «پروردگار من، پروردگار من پروردگار من، اعضا و جوارحم را بر خدمتت قوى بدار، و قلبم را بر اينكه تو را قصد كنم محكم بگرداند، و جدى بودن در خشيت از تو، و دوام پيوستن به خدمتت را به من عطا بفرما، تا من هم در ميدانهاى سبقت كنندگان به سوى حضرتتت سبقت كنم، و در جمع پيشتازان به جانب تو شتاب نمايم، و در زمره مشتاقان به قرب تو من هم اشتياق بورزم، و نزديك شوم به تو، نزديكى مخلصان».

در خصوص اين جملات نيز توضيحى نمى‏دهيم. همين قدر مى‏گوييم، مسئله «طلب» از اين جملات به وضوح بر مى‏آيد.

3- در مناجات الراغبين امام سجاد صلوات الله عليه مى‏خوانيم:

«أسئلك بسبحات وجهك و بانوار قدسك و أبتهل اليك بعواطف رحمتك و لطائف برك ان تحقق ظنى بما اومله من جزيل اكرامك و جميل انعامك فى القربى منك و الزلفى لديك و التمتع بالنظر اليك وها أنا متعرض لنفحات روحك و عطف و منتجع غيث جودك و لطفك فار من سخطك الى رضاك...».

يعنى «اى خدا، از تو درخواست مى‏كنم به جلال وجه تو، و به انوار قدس تو، و به سوى تو ابتهال مى‏كنم به عواطف رحمتت، و به لطايف احسانت، اينكه اميد و آرزوى مرا تحقق بخشى به اكرام بزرگ و انعام زيبايت، و مرا به قرب خود برسانى، و به نزد خود راه دهى، و با نظر به رويت بهره‏مند كنى. و اينك من خود را در معرض نفحات جذب و عطف تو قرار داده و آن را انتظار دارم، و چشم به باران جود و لطف تو دوخته‏ام، و از غضب و روى گردانى تو، به خشنودى و رضاى تو پناه آورده‏ام...».

بخوان و تأمل كن، و ببين حضرتش اميد و آرزوى چه چيز را دارد؟ وخواست خود را چگونه مطرح مى‏كند؟ و چه مى‏خواهد؟ و ببين آيا «طلب» لقاء و شهود را در اين گفتار به روشنى نمى‏يابى؟! مخصوصاً لسان آن حضرت در اين مقام را به خوبى مورد دقت قرار بده كه چگونه است؟ و توجه داشته باش كه لسان، لسان تملق در مقام «طلب» است، و نيز لسان خوف و نگرانى از هجران و حرمان، و ترس از رد و خسران.




  • ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است‏
    چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد



  • چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد
    چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد



(حافظ)

سپس در قسمت ديگر همين مناجات، يعنى در اواخر آن بخوان كه مى‏گويد:

«... و افداً الى حضرة جمالك مريداً و جهك طارقاً بابك مستكينا لعظمتك و جلالك...».

يعنى «آمده‏ام به درگاهت در حالى كه... و در حالى كه مسافر به سوى حضرت جمال تو مى‏باشم، و اراده كننده روى تو، و در رحمت تو را مى‏زنم، و خاضع و شكسته در برابر عظمت و جلال تو...».

ببين جمله «و افداً الى حضرة جمالك» چه مى‏گويد؟ و جمله مريداً و جهك چه معنايى دارد؟ و جملات بعدى كه بعد از اين دو جمله آمده است يعنى چه؟ طالبان را به خواندن و دقت كردن در همه اين مناجات، و نيز، به دقت در «مناجات المريدين»، «مناجات المحبين»، «مناجات المفتقرين»، «مناجات العارفين»و ساير دعاها و مناجاتها توصيه، وبر آن تأكيد مى‏كنيم.

و در آخر بايد بگوييم كه اگر سكى به آيات و روايات و دعاها دقيقاً نظر كند، چنين نتيجه مى‏گيرد كه نه تنها مسئله «طلب» به وضوح از آنها بر مى‏آيد، بلكه اين حقيقت هم استفاده مى‏شود كه هر كس «طلب» دارد، زنده است، و آن كه از «طلب» در غفلت و حرمان است، او مرده‏اى بيش نيست، يعنى او از حيات سعيده، و از حيات طيبه طالبان كه حيات انسانى، و حيات واقعى است، محروم مى‏باشد. شرح اين موضوع، بسيار طولانى است، و به جاى خود موكول مى‏شود.




  • هر آن كسى كه درين حلقه نيست زنده به عشق‏
    بر او نمرده به فتواى من نماز كنيد



  • بر او نمرده به فتواى من نماز كنيد
    بر او نمرده به فتواى من نماز كنيد



(حافظ)


اسوه‏هاى طلب

گفتيم قرآن كريم در مقام دعوت به «طلب» و ترغيب به آن، اسوه‏هاى «طلب» را نيز به انسانها معرفى

/ 490