نكته‏اى به سخن سربسته - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاوه بر اين، اگر سير خود را عميق‏تر كنيم، و هدايتهاى ربوبى دست ما را بگيرد، اسرار عميقى در باطن همين استكانت مى‏يابيم، اسرارى كه هر كه را آموختند، مهر كردند و دهانش دوختند، و اسرارى كه علم آنها را به هر بنده‏اى عطا كردند، كتمان آنها از نا اهل را هم دستور دادند. چنانچه در گفته‏هاى اهل معرفت و نوشته‏هاى آنان به گوشه‏هايى از آنها اشاره شده باشد، بسيار جزئى و در حدى است كه در تنگناى عالم مفاهيم و الفاظ مى‏گنجد، و تصويرات و تصورات ذهنى اجازه مى‏دهد، و نيز، د رحدى است كه دستور دارند، و نه بيش از آن.

اين اسرار نهفته در استكانت عبودى كه همان اسرار عبوديت است، از اسرار خليفة اللهى انسان است.

خلفاى الهى صلوات الله عليهم اجمعين كه از كمال عبودى و استكانت عبودى كامل بر خوردار بودند، حاملان اين اسرار، و همه اسرار الهى هستند، و پيروان صادق آنان هم كه در باطن امر در جمع آنان و در زمره آن بزرگواران مى‏باشند، و ارواحشان به ارواح طيبه آنان مرتبط است، از طريق آنان و به وساطت آن خوبان، از اين اسرار به اندازه ايمان و عبوديت و به قدر استكانت عبودى خود برخوردارند.

معدن اين اسرار و همه اسرار الهى دلهاى آنان است، و دلهاى پيروانشان هم به قدر ارتباط با آن دلهاى پاك از اين اسرار بهره‏مند است. در عبارتى، قلوب آنان همانند درياى اسرار است، و قلوب پيروان همانند نهرها و جويهاى منشعب و مستفيض ازآن. (دقت كن).


نكته‏اى به سخن سربسته

در اينجا به گوشه‏اى از گفتنيهاى مربوط به يكى از اسرار نهفته در استكانت كه در اين مقام دانستن آن مفيد است اشاره مى‏كنيم، و سخن خود را سر بسته مى‏گوييم. و آن اينكه:

استكانت عبودى دل را متصل به عرش تدبير مى‏كند، يعنى دل را به قلوب شريفه و پر اسرار خلفاى الهى صلوات الله عليه كه مساكن مشيت ربوبى و مكامن اراده پروردگار متعال هستند مرتبط مى‏سازد، همانند ارتباط نهرها به درياها، وجويها به چشمه‏ها. در نتيجه، در مقام دعا و مسئلت، روى آوردن دل به خدا با حال استكانت، و درخواست حاجت از جناب او معناى خاصى پيدا مى‏كند، و حساب مخصوصى در اجابت پيش مى‏آيد كه اهل دل مى‏دانند، و چگونگى و حقيقت عينى آن را صاحبان كشف مى‏يابند. البته اين در صورتى است كه شرايط ديگر، يعنى اصرار بر مسئلت، اقبال بر حاجت، ورجاى اجابت هم مراعات گردد.

گرچه با دقت روشن مى‏شود ما چه مى‏گوييم، ليكن براى اينكه اشتباه نشود باز تصريح مى‏كنيم اين معناى خاص كه گفتيم، در خصوص آنهايى است كه از اصل استكانت عبودى، يعنى از عبوديت در حد خود بر خوردار باشند، و آنگاه در مقام دعا و مسئلت هم با حال استكانت به آن بپردازند. منظور اين نيست كه هر كس در دعا حال استكانت داشته باشد از اين معناى خاص بهره‏مند خواهد بود، اگر چه از اصل استكانت عبودى، يعنى از عبوديت خبرى در او نباشد. سخن در دلى است كه اسرار به آن راه يابد، نه در هر دل، و به

/ 490