امر ششم: به جاى لذت گناه، سختى طاعت را بجان خريدن - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏فهمد.

البته با دقت و تعمق در توضيحى كه در اين مقام داشتيم، مى‏شود به بعضى از ابعاد اين اسرار پى ببرد. از جمله اينكه، وقتى انسان گناهى از گناهان خود را در پيشگاه خداى متعال به نظر مى‏آورد و در نظر خود مجسم مى‏كند و شرمنده مى‏شود و از طرفى هم مى‏ترسد و از وضع خود در حال گناه منزجر مى‏گردد و ازخدا با اصرار و تضرع كامل طلب عفو و مغفرت مى‏كند و به اين امر ادامه مى‏دهد؛ در حقيقت، خود را در باطن امر از آن وضع و از آن عمل گناه كنار مى‏كشد و از آن دورى مى‏جويد و فاصله مى‏گيرد، و با اين دورى جستن و فاصله گرفتن از گناه گذشته، در باطن امر اين آمادگى را پيدا مى‏كند كه خداى متعال رابطه بين او و آن وضع و آن گناه را قطع نموده و آنرا از عالم باطنى وى، و به تعبيرى، از وجود او بر طرف كند و او را از آن پاك بگرداند. (دقت شود) در هر صورت، لازم است سالك به اين ركن اساسى در مقام توبه اهميت زيادى قائل بشود و در طلب عفو و مغفرت كاملا جديت كند و در اين مرحله چه بهتر سالك به دعاهاى وارده‏اى كه مناسب اين مرحله است مداومت كند، و نيز، در حال سجده با تضرع به استفغار بپردازد و با گفتن هر استغفارى همه گناهان و يا تك تك آنها را به نظر بياورد و طلب عفو و مغفرت بكند، و همچنين در غير سجده و در حالات ديگر از استغفار با تذلل و خشوع، غفلت نكند. چه بهتر ذكر «يا عفو يا غفور» را با حضور قلبى و با تذلل و استكانت در حالى كه گناهان خود را به نظر مى‏آرود، چه در سجده و چه در حالت ديگر، تكرار كند و زياد بگويد و با اين دو اسم خداى متعال را بخواند و بخواهد كه او را ببخشد و گناهان او را محو، و غفران خود را بر او عنايت بفرمايد.

حال، بعد از شرحى كه گذشت، به قسمتى از دعاى شانزدهم صحيفه سجاديه كه در مقام طلب عفو و مغفرت نسبت به گناهان است، اشاره مى‏كنيم: «و انما أو بخ بهذا نفسى طمعاً فى رأفتك التى بها صلاح امر المذنبين، و رجاء لر حمتك التى بها فكاك رقاب الخاطئين، اللهم و هذه رقبتى قد أرقتها الذنوب، فصل على محمد و آله و أعتقها بعفوك، و هذا ظهرى قد أثقلته الخطايا، فصل على محمد و آله و خفف عنه بمنك» يعنى «خدايا، من كه با اين گفتارم (سخنانى كه قبلاً ذكر مى‏كند) خودم را توبيخ مى‏كنم، براى اين است كه در رأفت تو طمع دارم، رأفتى كه امر گناهكاران با آن درست مى‏شود و مشكل آنان با آن برطرف مى‏گردد؛ و براى اين است كه به رحمت تو اميد دارم، رحمتى كه رهايى گردن خطا كاران با آن خواهد بود. پروردگارا، و اين، گردن من است كه گناهان آنرا به اسارت درآورده است، پس بر محمد و آل او رحمت بفرست و به عفو خود گردنم را از قيد و بند گناهان آزاد كن، و اين، پشت من است كه خطاها آنرا سنگين نموده است، پس بر محمد و آل او رحمت بفرست و با منت خود اين سنگينى‏ها را برطرف بفرما».

دقت و تأمل در اين جملات و تعمق در معانى و حقايق نهفته در آنها را به عهده شما مى‏گذاريم و اميدواريم به اين نكته توجه داشته باشيد كه همه اينها و همه اين تعبيرات خاص به حقايق و واقعيتهايى در عالم درونى و آنسويى ناظر است و هر جمله‏اى و هر تعبيرى از حقيقتى خبر مى‏دهد. مثلا وقتى مى‏گويد«و اين، گردن من است كه گناهان آنرا به اسارت درآورده است» مسلماً به حقيقتى ازحقايق تكوينى در آن سو و در پشت پرده، اشاره مى‏كند و بايد تعمق كنيم كه يعنى چه؟. اميد هست با توجه به آنچه شرح آن گذشت، به گوشه‏هايى از اين حقايق و واقعيتها پى ببريم.


امر ششم: به جاى لذت گناه، سختى طاعت را بجان خريدن

امر ششم از اركان توبه در اول سلوك عبارت از اين است كه سالك در مقام لذت گناه و شيرينى آن، سختى طاعت و تلخى آنرا بر خود هموار كند و براى تطهير خود از تيرگيهاى گناهان گذشته بطورى كه لذت و شيرينى گناه را چشيده است، سختى و تلخى طاعت را نيز برخورد بچشاند.




  • چون گرانيها اساس راحت است
    حفت الجنة بمكروهاتنا
    حفت النيران من شهواتنا



  • تلخها هم پيشواى نعمت است
    حفت النيران من شهواتنا
    حفت النيران من شهواتنا



/ 490