فريضه، اصل در عبوديت و حقيقت آن است - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديگرى مقدم بدارد. و در عين اشتغال به قضاى فرايض با حال انكسار و شرمندگى، و با اصرار و تضرع از خداى متعال بخواهد كه وى را در اين امر موفق بدار، و همان طورى كه توفيق اصل اشتغال به قضاى فرايض را عنايت فرموده، در اتمام و در حسن عمل نيز او را مشمول رحمت خاصه خود كند.

سالك بايد در اين مقام نيز به بررسى دقيق گذشته خويش بپردازد و از اول تا آخر را به نظر بياورد و ببيند كدام فريضه يا فريضه‏ها را ترك نموده و يا درست بجا نياورده و بايد قضا يا اعاده كند؟. نماز و روزه و هر يك از واجبات را به خوبى و به دقت بررسى بكند و سپس به قضاى همه نمازها و روزها و واجبات ديگر بپردازد و لازم است در مقام قضاى فوائت در حال خوف و رجاء و شرم و اميد باشد؛ خوف و شرم از اينكه فرايض الهى را در وقت خود و در جاى خود بجا نياورده و يا مسامحه نموده و امر پروردگار را ناديده و يا سهل گرفته است، و رجاء و طمع بر اينكه رأفت خداى متعال و رحمت و عفو او شامل حال خطا كاران است، و فضل و كرم او بى نهايت، مخصوصاً در خصوص آن بنده‏اى كه به جهل و خطاى خود معترف است، و از نافرمانى خويش نادم و شرمسار، و چاره‏اى جز روى آوردن به پروردگارش ندارد، و راهى جز التجاء به پيشگاه او نمى‏بيند. و هو الذى يقبل التوبة عن عباده و يعفوا عن السيئات و يعلم ما تفعلون (آيه 25 سوره شورى).

بالاتر اينكه، اگر اهل اشارت باشيم مى‏توانيم از اين كلام حق كه مى‏فرمايد: «و من لم يتب فأولئك هم الظالمون»(آيه 11 سوره حجرات) اين اشارت را بفهميم كه: هر چه هست و جرم شما هر اندازه باشد، بر گرديد و صادقانه بسوى ما روى آوريد، والا به خود ظلم كرده‏ايد.




  • گر عتابى كرد درياى كرم
    اصل نقدش لطف و داد و بخشش است
    از براى لطف عالم را بساخت‏
    ذره‏ها را آفتاب وى نواخت



  • بسته كى گردند درهاى كرم
    قهر بر وى چون غبارى از غش است
    ذره‏ها را آفتاب وى نواخت
    ذره‏ها را آفتاب وى نواخت



(دفتر دوم مثنوى)


فريضه، اصل در عبوديت و حقيقت آن است

از جمله مسائلى كه حقيقت و اصل آن، و اسرار و دقايق آن چندان روشن نگشته و مورد توجه دقيق قرار نگرفته است، حقيقت «عبادت» و «عبوديت»، و اصل اساس بندگى است .

اصل عبوديت و حقيقت آن، خود را كنار گذاشتن و راه فناء در پيش گرفتن و به حضرت مقصود روى آوردن است. و اين فناء، عين بقاء و هستى، و نيل به مقصود دل است. فناء در همه مراحل وجودى انسان، طريق كمال او بوده و راهى است كه در حركت وى بسوى كمال بالاتر هميشه وجود داشته و بايد تا نيل به مقصد اعلى ادامه يابد.

انسان از مرحله خاكى تا مرحله اوليه انسانى مراحلى را طى نموده و فناها داشته و با هر فنايى به كمال و بقاء بالاترى نرسيده است. از مرحله اوليه انسانى تا مرحله عاليه انسانى و نيل به حقيقت الهى خويش كه مرحله حيات او به حيات حق و بقاى او به بقاى حق است نيز فناها لازم است. اين فناها با عبوديت و با سير عبودى به تحقق مى‏رسد. حركت در منازل عبوديت، حركت در مراحل همين فناهاست تا جايى كه به فناى آخر برسد و انسان با فناى كامل از نام و نشان خود، مستغرق در وجه حق گردد و با حيات حق و بقاى او حيات و بقاء يابد؛ و ذلك هو الفوز العظيم.

به اين اشعار از مثنوى كه با حذف و ايصال در اينجا مى‏آوريم، دقت مى‏كنيم:




  • تو از آن روزى كه در هست آمدى
    گر بدان حالت تو را بودى بقا
    از مبدل هستى اول نمايند
    هستى ديگر به جاى او نشاند



  • آتشى يا خاك يا بادى بدى
    كى رسيدى مر تو را اين ارتقا
    هستى ديگر به جاى او نشاند
    هستى ديگر به جاى او نشاند



/ 490