روى احسان از گدا پيدا شود - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • من آن نگين سليمان به هيچ نستانم‏
    روا مدار خدايا كه در حريم وصال
    هماى گو مفكن سايه شرف هرگز
    در آن ديار كه طوطى كم از زغن باشد



  • كه گاه گاه بر او دست اهرمن باشد
    رقيب محرم و حرمان نصيب من باشد
    در آن ديار كه طوطى كم از زغن باشد
    در آن ديار كه طوطى كم از زغن باشد






  • بيان شوق چه حاجت كه شرح آتش دل‏
    هواى كوى تو از سر نمى‏رود آرى
    غريب را دل سرگشته با وطن باشد



  • توان شناخت ز سوزى كه در سخن باشد
    غريب را دل سرگشته با وطن باشد
    غريب را دل سرگشته با وطن باشد



(حافظ)

چيزى نمى‏توان خبر آنچه را كه دل از آن دور شده، حكايت كند، جز حرمان بى حد و هجران مرموز آن.

هر صاحب بصيرتى در دل خويش حرمان و هجران و فقدان، و نيز، سوز و طلب بى حد و بى‏نهايتى را بطور سر بسته و مبهم، و يا بطور معما و اسرارآميز مى‏يابد، اگر چه نداند چيست؟ و به طورى كه قبلا اشاره نموديم، به اين حقيقت مرموز هم پى مى‏برد كه دل به چيزى آرام نمى‏گيرد و هيچ چيز جبران كننده اين حرمان و هجران و فقدان نيست و هر چه بر دل عرضه شود و دل بدان نايل گردد، فقر دل را بر طرف ننموده و دل را از طلب مبهم و سوز نهفته در آن باز نمى‏دارد، مگر بصورت سطحى و اشتغال موقت و محدود.


روى احسان از گدا پيدا شود

اما اينكه اين محبت از جانب خداى متعال نسبت به انسان چه معنائى دارد؟! و چرا او مى‏خواهد انسان را بسوى خود جذب نموده و قلب او را از اغيار پاك كرده و شاهد وجه خود و فانى در آن قرار دهد؟! سؤالى است كه در جواب آن اسرارى نهفته است. و در اين بين مى‏توان به بعضى از اين اسرار بنحو اجمال اشاره نمود.

اول اينكه، عشق حق به ذات خود و به جمال ذات، اينچنين اقتضاء مى‏كند كه جمال ذات او شناخته شود و سوز و عشقى به راه بيندازد. و در اين بين هيچيك از موجودات و مخلوقات صلاحيت آن شناخت و نيز آن سوز و عشق را كه يك انسان كامل و وارسته از حجب مى‏تواند داشته باشد، ندارد. پس بايد اين انسان كه واجد اين صلاحيت است وليكن در ميان حجابها محبوس افتاده و اين كمال و صلاحيت او در پشت پرده قرار گرفته است، مجذوب گردد و روى به آن سو بياورد و حجابها را كنار زند و بالاخره شاهد جمال ذات گشته و خوب بشناسد و سوز عشق او همه عوالم را فرا گيرد و موجب تحير همه هستى گردد.

حالات همه انبياء و اولياء و صالحين، مخصوصاً انبيايى مانند حضرت آدم، نوح، موسى، شعيب، داود، ابراهيم، اسماعيل، يحيى، عيسى، و خاتم الانبياء ،و نيز، اوليايى مانند حضرت سيدالاولياء أميرالمؤمنين و همه ائمه اطهار صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين، بخوبى شاهد بر اين حقيقت است. و در رديف بعدى هم حالات خوبان از صاحبدلان جاى تأمل و شاهد بر اين امر مى‏باشد.




  • در ازل پرتو حسنت زتجلى دم زد
    عشق پيدا شد و آتش به هم عالم زد



  • عشق پيدا شد و آتش به هم عالم زد
    عشق پيدا شد و آتش به هم عالم زد






  • جلوه‏اى كرد رخت ديد ملك عشق نداشت
    عقل مى‏خواست كز آن شعله چراغ افروزد
    مدعى خواست كه آيد به تماشا گه راز
    جان علوى هوس چاه زنخدان تو داشت
    جان علوى هوس چاه زنخدان تو داشت



  • عين آتش شد از ين غيرت و بر آدم زد
    برق غيرت بدرخشيد و جهان بر هم زد
    دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد
    دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
    جان علوى هوس چاه زنخدان تو داشت



/ 490