غضب، ارتباط باطنى سالك با حضرت حق را به هم مى‏زند - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شده، و در نوشته‏هاى علماى سلوك آمده، بخوبى دقت كنند، تا با پى بردن به مهالك اين رذيله، در توبه از آن، و در تطهير خود از آن، به مجاهدت بپردازند و مسئله را سهل نگيرند. و اميد است سالكان طريق در نكات و دقايق روايات و بيانات وارده تعمق بيشتر داشته باشند، تا به حقايق زيادى در اين باب نايل آيند.


غضب، ارتباط باطنى سالك با حضرت حق را به هم مى‏زند

جان مسئله در سلوك عبودى، و ركن اساسى در طى طريق براى يك سالك دردمند، ارتباط قلبى، و به تعبيرى، ارتباط باطنى وى با حضرت حق است. اين ارتباط باطنى، همان «ايمان» به اوست. ايمان به حق، ارتباط باطنى با حق است. انسان، با ايمان به حق، باطناً با او ارتباط پيدا مى‏كند. در بيان ديگر، ايمان، رشته ارتباطى است بين قلب انسان وبين خداى متعال، و رابطه بين او و خدا با همين رشته نامرئى كه رشته تكوينى و متناسب با قلب انسان است برقرار مى‏شود.

آنچنان كه بعضيها فكر مى‏كنند، ايمان به حق، يك امر ذهنى و خشك و خالى، يا فكرى و عقل محض نيست، بلكه، يك امر قلبى و يك واقعيت موجود در قلب است. ذهن، فكر، و عقل، با حركت و تفكر و تعقل، موجب به ظهور رسيدن ايمان در قلب، و نيز، موجب به كمال رسيدن ايمان بعد از ظهور اصل آن است، نه اينكه ايمان يك امر فكرى و ذهنى باشد، مانند امور ديگرى كه موجود در فكر و ذهن هستند.

اين رشته ارتباط، رشته‏نورى است بين قلب و بين نور مطلق، يعنى حضرت حق. و در عبارت ديگر، اين رشته ارتباط، يك طريق نورى است از قلب به سوى جناب او. قلب از اين طريق به او ارتباط دارد و از اين طريق به سوى او متوجه مى‏گردد، و افاضات جناب او از اين طريق به قلب مى‏رسد(دقت شود).

هر چه اين رشته ارتباط يا طريق نورى كاملتر باشد، ارتباط قلب با جناب اونيز كاملتر، و نزديكى قلب به جناب بيشتر، وافاضات جناب او زيادتر وبالاتر است. بعكس، هر چه اين رشته ارتباط يا طريق نورى ضعيف‏تر باشد و يا خلل داشته باشد، ارتباط قلب با حق نيز ضعيف‏تر و توأم با خللهاست، و دورى و فاصله قلب از جناب او بيشتر، و افاضات حق هم كمتر است.

معنى كمال ايمان و ضعف آن، كامل بودن و يا ضعيف بودن اين رشته ارتباط يا اين طريق نورى است.

آنچه ايمان انسان را كاملتر مى‏كند، در حقيقت، رشته ارتباط قلبى او با خدا، يا طريق نورى بين او و بين خدا را كاملتر مى‏كند، و در مقابل، آنچه به ايمان انسان ضرر مى‏رساند و به آن لطمه وارد مى‏كند، در حقيقت، به رشته ارتباط قلبى او با خدا، يا به طريق نورى او به سوى خدا ضرر مى‏رساند و لطمه وارد مى‏كند.

هر حركتى از انسان، چه ظاهرى و چه باطنى، چه جزئى و چه كلى، به حكم محاسبه الهى، و به حكم حسابگرى مقام ربوبى، بى‏تأثير در ايمان انسان، يعنى در ارتباط قلبى او با حضرت حق نخواهد بود؛ و ان تبدوا ما فى أنفسكم أو تخفوه يحاسبكم به الله (آيه 284 سورها بقره).

اين تأثير، يا تأثير مثبت خواهد بود و يا تأثير منفى، يعنى يا ايمان و رشته ارتباط قلبى انسان با خداى متعال را تكميل خواهد نمود، و يا آنرا تضعيف خواهد كرد، آنهم در درجات مختلف، چه در جانب تأثير مثبت، و چه در جانب تأثير منفى، يعنى بعضى از حركات ظاهرى يا باطنى انسان در تكميل ايمان و رشته ارتباط قلبى او باخدا تأثير بيشتر و بالاترى دارد، و بعضى تأثير كمتر و ضعيف‏تر، و همچنين، بعضى از حركات ظاهرى يا باطنى انسان در تضعيف ايمان و رشته ارتباط قلبى او با خدا تأثير بيشترو بالاترى دارد، وبعضى تأثير كمتر و ضعيف‏تر.

در بيان دقيق بايد گفت، هر حركتى، چه ظاهرى و چه باطنى ،به جاى خود از تأثير خاصى برخوردار است، و هر حركتى به تناسب خود در تكميل و يا تضعيف ايمان و ارتباط قلبى نقش دارد، گاهى اين تأثير بسيار بالاست، و گاهى متوسط است، و گاهى هم در حد پايين‏ترى است.

غضب نابجا نيز، چه در هيجان و حركت درونى خلاصه بشود و در عمل به ظهور نرسد، و چه در عمل هم ظاهر گردد، از جمله حركات انسان است كه در ايمان وى، يعنى در ارتباط

/ 490