با صفت «حلم» قلب سالك پذيراى افاضات مى‏گردد - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بشكند، در حالى كه اگر بخواهد مى‏تواند غضب و غيظ خود را اعمال كند، خداى متعال در روز قيامت قلب او را با رضوان خود پر مى‏كند».

اين بدان معنى است كه خداى متعال در همين زندگى دنيوى در باطن امر از او راضى مى‏شود و رضوان خدا در باطن به قلب او متوجه شده قلب او را فرا مى‏گيرد، و اين امر در روز قيامت كه روز ظهور بواطن و سراسر است، به ظهور مى‏رسد؛ و چه مطلوبى بالاتر از اين براى سالك با بصيرت؟!.

البته، معنى رضاى جناب او را مشتاقان آن دانند، و حقيقت آنرا طالبان آن يابند، و براى ما محجوبان، جز لفظ، و جز يك تصوير ذهنى، چزى ديگرى مفهوم نيست. رضاى او حرف نيست، و رضاى او مانند رضاى من و تو نيست.

رضاى او همه چيز است، و همه چيز از رضاى اوست. بهشتها، ابتهاجها، و آنچه در وهم نيايد، همه از رضاى او، و به تعبيرى، جلوات رضاى اوست.

رضوان جناب او به هر قلبى روى بياورد، آن قلب را مجذوب كند، و از حجابها آزاد سازدو به سوى موطن اصلى عروج دهد. و وقتى رضوان او قلب را فرا گيرد، قلب به مقصد رسد، و آرام گيرد، و فانى گردد و حيات و بقاء يابد.




  • اى تو نارسته از ين فانى رباط
    ور بدانى نقلت از اب و جد است
    ابجد و هوز چه فاش است و پديد
    بر همه طفلان و معنى بس بعيد.



  • تو چه دانى صحو و سكر و انبساط
    پيش تو اين نامها چون ابجد است
    بر همه طفلان و معنى بس بعيد.
    بر همه طفلان و معنى بس بعيد.



(دفتر اول مثنوى)


با صفت «حلم» قلب سالك پذيراى افاضات مى‏گردد

اگر سالك موفق بر شكستن غضب نابجا ودر وجود خود گردد، و با صفت فاضله «حلم»و «كظم غيظ»متصف شود، و در موارد غضب نگذارد غضب در باطن وى شعله‏ور گردد، يعنى در مواردى كه غضب نابجا مى‏خواهد در درون وى به ظهور برسد، خود را حفظ كند و هميشه سعه صدر داشته باشد و «حلم» را پيشه خود بگرداند، باطن خويش را قابل افاضات ربوبى ساخته است.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «ان الرجل المسلم ليدرك بالحلم درجة الصائم القائم»(جامع السعادات، ج 1، ص 297) يعنى «شخص مسلمان با «حلم» درجه و منزلت كسى را دارد كه دائماً در حال صيام و قيام است».

و اين به معنى قبول دائمى افاضات ربوبى و عنايات خاصه الهى با داشتن صفت «حلم» است. چنين كسى مانند آن كسى كه دائماً در حال صيام در روزها و قيام و تهجد در شبهاست، در سير الى الله و حركت عبودى بوده، و در باطن على الاتصال مشمول افاضات ربوبى است؛ افاضاتى كه به شخص صائم و قائم بطور مداوم مى‏رسد و او را بالا مى‏برد. يعنى باطن انسان با داشتن صفت «حلم» از صلاحيت خاصى برخودار مى‏شود كه بر اثر آن محل افاضات ربوبى مى‏گردد، آنهم على الاتصال و بطور مداوم.

و از حضرت سيد الاولياء اميرالمؤمنين سلام الله عليه نقل مى‏شود كه فرمود: «ليس الخير ان يكثر مالك و ولدك، ولكن الخير أن يكثر علمك و يعظم حلمك»(جامع السعادات، ج 1، ص 298) يعنى «خير، اين نيست كه مال و فرزندان تو زياد باشد، وليكن خير اين است كه علم تو زياد، و حلم تو بزرگ باشد».


سالك با صفت «حلم» از خطرات در أمان است

سالك اگر غضب نابجا را از خود دور كند، صاحب صفت فاضله «حلم» و «كظم غيط» باشد، خداى متعال او را با داشتن اين صفت، از خطرات شيطانى و نفسانى، و از لغزشها و ضلالتها حفظ مى‏كند. و اين هم بدان معنى است كه باطن سالك با داشتن اين صفت، در أمن الهى قرار مى‏گيرد، و در حفظ و أمان ربوبى مى‏باشد، و در نتيجه، از دخالتهاى نفس و شيطان، و از خطرات آنها مصون مى‏گردد.

پيداست كه اين براى يك سالك در طريق سلوك كه طريق پر مخاطره‏اى است، يك نعمت بزرگ و يك موفقيت بسيار

/ 490