دوام طلب - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • اين طلب همچو خروسى در صياح‏
    مى‏زند نعره كه مى‏آيد صباح



  • مى‏زند نعره كه مى‏آيد صباح
    مى‏زند نعره كه مى‏آيد صباح



(دفتر سوم مثنوى)

از اين و آن دل بر نداشتنها، در اسارت اين و آن باقى ماندنها، در ظلمتها محبوس بودنها، ذوق و شوق نداشتنها، فرصتها از دست دادنها، سستى كردنها، مسامحه نمودنها، مشكلات طريق را تحمل نكردنها، سختى رياضتها بر خود هموار ننمودنها، امروز و فردا كردنها، و بالاخره، توفيقات لازم را نداشتنها براى اين دسته ازمدعيان سلوك، همه و همه از فقدان «طلب» نشأت مى‏گيرد.




  • مرد بايد كز طلب وز انتظار
    نى زمانى از طلب ساكن شود
    گر فرو استد زمانى از طلب
    مرتدى باشد در اين ره بى ادب



  • هر زمان صد جان كند در راه نثار
    نى دمى آسودنش ممكن شود
    مرتدى باشد در اين ره بى ادب
    مرتدى باشد در اين ره بى ادب



(منطق الطير عطار) پس بايد سالك سعى بليغ خويش را مبذول اين امر بگرداند كه بعد از توبه از نعمت «طلب» برخوردار شود، و طالب جدى باشد. و به طورى كه اشاره كرديم، بايد از خداى متعال كسب عنايت كند، تا صاحب «طلب» گردد.




  • شب مخسب و روز هم چيزى مخور
    كاين طلب در تو پيدا آيد مگر



  • كاين طلب در تو پيدا آيد مگر
    كاين طلب در تو پيدا آيد مگر



(منطق الطير عطار) مولوى هم گويد:




  • در طلب چالاك شو و اين فتح باب‏
    مى‏طلب و الله اعلم بالصواب



  • مى‏طلب و الله اعلم بالصواب
    مى‏طلب و الله اعلم بالصواب



(دفتر سوم مثنوى)

سالك اگر از «طلب» به معنى كلمه برخوردار شود، مادامى كه درد طلب دارد و طلب را از دست نداده است، درسفر خوش موفق خواهد بود، و اگر تا آخر از اين نعمت بهره‏مند باشد، باذن الله به مقصود خود نايل خواهد شد. و اين، لازمه طلب، و مقتضاى رحمت واسعة حق است.




  • هر كه چيزى جست بى شك يافت او
    چون بجد اندر طلب بشتافت او



  • چون بجد اندر طلب بشتافت او
    چون بجد اندر طلب بشتافت او



(دفتر سوم مثنوى)

در همه مطلوبات اين چنين است. شما اگر تأمل كنيد، خواهيد ديد هر چه شما به آن رسيده‏ايد، براى شما مطلوب بوده و شما طالب آن بوده‏ايد، و از «طلب» شما بوده است و بس. اين طلب شما بوده است كه شما را به آن نايل گردانيده است. در خصوص مقصد اعلى، و در خصوص حضرت مقصود نيز همينطور است.




  • هر چه دارى تو ز مال و پيشه‏اى‏
    نى طلب بود اول و انديشه‏اى؟!



  • نى طلب بود اول و انديشه‏اى؟!
    نى طلب بود اول و انديشه‏اى؟!



(دفتر سوم مثنوى)


دوام طلب

نكته‏اى كه در اينجا لازم است متذكر باشيم، مسئله «دوام طلب» است. داشتن اصل «طلب» يك مسئله است، و «دوام طلب»نيز مسئله ديگر. چه بسا انسان در اول امراز «طلب» بر خوردار باشد، ليكن بعداً «طلب» را از دست بدهد. و اين، خطرى است كه در اين مرحله سالك را تهديد مى‏كند.

به عبارت ديگر، ممكن است سالك بعد از توفيق بر قدم اول، يعنى بعد از

/ 490