با شرحى كه گذشت، متوجه شديم ترك هر يك از امور و وظايف اين مرتبه از مراقبه به جاى خود از «گناهان مرتبه» بوده، و جرم و خطا محسوب مىگردد، و بايد در عين مراقبت بر عدم تكرار، از آن توبه و براى آن استغفار بشود. و نسبت به گذشته نيز، براى ترك آنها در ايام گذشته كه در حقيقت، ترك وظايف عبودى، و زير پا گذاشتن رسم بندگى بوده است، لازم است استغفار به عمل آيد؛ آن هم استغفارى كه مناسب سنگينى و بزرگى جرم وخطا باشد.حال، لازم است به اين نكته توجه داشته باشيم كه ترك هر يك از اين امور و وظايف در گذشته، در عين اينكه به جاى خود جرم و خطا بوده است ؤ بايد براى آن استغفار بشود، در عين حال، به لحاظ اينكه مدتهاى طولانى اين ترك ادامه داشته است، جرم و خطاى ديگر، يا جرايم و خطاهاى ديگرى را هم به دنبال مىآورده است.بدين معنى كه ترك هر كدام از آنها با اينكه جرم بوده و مىبايست بر آن اصرار نمىشد، و زود از آن توبه و براى آن استغفار به عمل مىآمد، در طول ماهها و سالها ادامه پيدا كرده است، و توبه و استغفار به عمل نيامده است. و اين، يعنى ترك توبه و استغفار، به جاى خود اگر خوب بفهميم، از جرايم و خطاهاى بزرگ است كه بايد براى آن استغفار كرد، مخصوصاً با توجه به اينكه همين جرم، يعنى ترك توبه و استغفار هم مدتهاى بسيار طولانى ادامه داشته است.حياى عبودى به وضوح اين معنى را ايجاب مىكند كه وقتى بنده به جهالت مرتكب خطايى مىشود، فوراً به خود بيايد، شرم نمايد، توبه كند و به مقام اعتذار و استغفار برآيد، آن هم با ندامت و عزم بر عدم بر خطا و لغزش، نه اينكه بر خطاى خويش اصرار بورزد، و اين اصرار را از حد بگذراند، به نحوى كه ماهها و سالها بر اصرار خود ثابت باشد، نه به خود بيايد، نه حيا كند، نه توبه نمايد، و نه به عذرخواهى و استغفار بپردازد.آيه 17 سوره نساء را بخوان و خوب دقت كن كه مىفرمايد:«انما التوبة على الله للذين يعملون السوء بجهالة ثم يتوبون من قريب فاولئك يتوب الله عليهم و كان الله عليما حكيماً».يعنى: «حقيقت اين است كه خداى متعال وعده فرموده است توبه را بپذيرد از كسانى كه بدى را از روى جهالت انجام مىدهند، و سپس متوجه خطاى خود مىشوند و زود توبه مىكنند. اينها هستند كه خدا آنها را مىبخشد، و توبه آنها را قبول مىكند، و خدا بر همه چيز آگاه، و كارهايش براساس حكمت است».زود به خود آمدن و نادم گشتن، و به توبه و استغفار روى آوردن، غير از اين است كه انسان مدتهاطولانى به خطاى خود ادامه دهد، وبر آن اصرار بورزد، و سپس بعد از گذشت زمان زيادى به خود بيايد ونادم گردد، وتوبه و استغفار كند، اگر چه اين هم به جاى خود در صورت قبول شدن توبه واستغفار از توفيقات الهى بسيار بالاست ،و به هر كسى عطا نمىكنند.به عبارت ديگر، بندهاى كه خطا مىكند، و زود پشيمان مىشود، و توبه جدى و استغفار مىكند،با بندهاى كه خطا مىكند، و به خطاى خود ادامه مىدهد، و بعد از گذشت زمان طولانى به خود ميآيد و نادم مىگردد، و توبه و استغفار مىكند، يكى نيست. اولى از رسم بندگى، و از شرم و حياى عبودى تا حدودى بر