بخش دوم: توبه يا بازگشت به حضرت مقصود
توبه يا بازگشت به حضرت مقصود
بعد از يقظه، اولين قدم در سلوك الى الله توبه، يا بازگشت است. توبه را به يك نظر مىشود قدم اول در سلوك بحساب آورد، و مىشود قدم دوم حساب نمود. اگر يقظه را قدمى در سلوك محسوب نموده و قدم اول بدانيم، توبه قدم دوم خواهد بود. و اگر يقظه را بلحاظ اينكه قدم عملى نبوده و بيدار شدن و بخود آمدن است، قدم اول ندانيم، توبه قدم اول در سلوك الى الله حساب خواهد شد. در هر صورت، بعد از يقظه، قدم اول براى سالك در سفر الى الحق، توبه يا بازگشت است.همين كه يقظه حاصل شد و سالك مبتدى همانند كسى كه در خواب باشد و سپس بيدار گردد، بخود آمد و بيدار گشت، نسبت به روشى كه در پيش گرفته، آگاه شده و به ضلالت و انحراف خويش پى مىبرد. او مىبيند كه تا بحال راه باطل را در پيش داشته و تا امروز در مسير ضلالت بوده و همه سعى وكوشش او در جهت اوهام و خيالها افتاده و همه حزنها و شاديهاى او جز عبث نبوده و همه وقت خود و قواى جسمى و روحى خود را در طريق خيالها و باطلها ضايع كرده است.
از خيالات تو مىآيد بلا
گه خيال فرجه و گاهى دكان
گه خيال مكسب و سوداگرى
گه خيال نقره و فرزند و زن
گه خيال كاله و گاهى قماش
گه خيال آسيا و باغ و راغ
گه خيال آشتى و جنگها
گه خيال نامها و ننگها
چون خيالت فاسد آمد جابجا
گه خيال علم و گاهى خان و مان
گه خيال تاجرى و داورى
گه خيال بوالفضول و بوالحزن
گه خيال مفرش و گاهى فراش
گه خيال ميغ و ماغ و ليغ ولاغ
گه خيال نامها و ننگها
گه خيال نامها و ننگها
هين برون كن از سر اين تخييلها
هين بروب از دل چنين تبديلها
هين بروب از دل چنين تبديلها
هين بروب از دل چنين تبديلها