رياء در اطوار ديگر - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است و نه به جهت ديگر، لازم است براى روشن شدن حقيقت امر ملاحظه كند و ببيند آنجا كه اين و آن از عبادات و مجاهدات عبودى شخص ديگرى اطلاع حاصل مى‏كنند نيز مسرور مى‏گردد، يا نه؟ و آيا به همان اندازه و به همان كيفيت است كه در مورد خود بود؟. و همينطور در جاهاى ديگر هم خود را آزمايش كند، تا ندانسته در خسرانها و هلاكتها نيفتد. و بالاخره بايد خود را در پناه خداى متعال قرار دهد كه مشمول سحر شيطان و سحر نفس نباشد.




  • كار سحر اين است كاو دم مى‏زند
    هر نفس قلب حقايق مى‏كند



  • هر نفس قلب حقايق مى‏كند
    هر نفس قلب حقايق مى‏كند



(دفتر سوم مثنوى)


رياء در اطوار ديگر

آنچه از صور و اشكال رياء گفتيم، همه در مجموع به رياء در خود عبادات بر مى‏گردد. گاهى هم رياء در حركات و اعمال ديگر انسان جلوه‏گر مى‏شود و بطور غير مستقيم به عبادات و اعمال عبودى انسان ارتباط پيدا مى‏كند. اين نوع از رياء نيز به صورتهاى گوناگون و در اطوار متنوعى به ظهور مى‏رسد بعضيها هم به اين نوع از رياء مبتلا مى‏شوند.

به بعضى از صور يا اطوار اين نوع از رياء نيز اشاره مى‏كنيم تا موجب تذكر و بصيرت بييشتر باشد.

الف: سعى داشته باشد خود را نحيف و داراى ضعف مفرط جسمانى نشان دهد، تا چنين به نظر بايد كه وى در مقام عبوديت از مجاهدتهاى سخت و طولانى برخوردار بوده و رياضتها كشيده، و حزنها و اندوهها، و خوفها و خشيتها داشته و دارد.

ب: صداى خود را آهسته كند و بنحو خاصى صحبت كند كه نشان دهد او از حالات و خصوصيات روحى و معنوى خاصى برخوردار است و غلبه اين حالات چنين اقتضاء مى‏نمايد.

ج: وضع سر و صورت، و شارب و محاسن را به شكل خاصى بيندازد تا نشان دهد كه وى از اهل انقطاع، و از اهل باطن، و از سالك طريق است.

د: به هنگام راه رفتن با هيئت خاص يا با وقار خاصى راه برود، و يا سر خود را پايين بيندازد، و بى اعتناء به اين سو و آن سو باشد، تا نشان دهد كه وى از وقار صاحبان انقطاع برخوردار، و از همه سو منقطع، و غرق در عوالم روحى و معنوى خود است.

ه: سعى داشته باشد اثر سجده، يعنى سجده‏هاى زياد و طولانى در پيشانى وى ديده شود، تا نشان دهد ازاهل ذكر و اهل سجده ،و از اقبال كنندگان به حضرت حق است.

و: لباس يا لباسهاى مخصوص، و با كيفيت و شكل خاصى انتخاب كند، تا نشان دهد از اهل زهد و تقوى، و از اهل انخلاع از دنياست.

ز: به هنگام صحبت ،و همچنين در مواقع ديگر چشمها را پايين بيندازد، سر خويش را بلند نكند، و با آرامى مخصوصى سخن بگويد كه گويى نمى‏خواهد حرف بزند و مى‏خواهد در سكوت عالم خود باشد، تا نشان دهد كه آنچنان در ذكر و فكر غوطه‏ور است، و آنچنان مشغول به باطن است كه مايل نيست به كسى متوجه شود و با كسى حرف بزند، و مايل نيست ذكر و فكر را قطع كند و از سير خود باز بماند.

ح: درمواقع برخورد با نامشروع، با منكرات و معاصى، با هتك حرمات الهى، و آنجا كه سخن از اين قبيل مسائل به ميان مى‏آيد، به سختى اظهار أسف و غضب كند، تا نشان دهد از اين مسائل سخت بيزار است و چنان عزت و عظمت حضرت حق در وجود او و در قلب او حساب دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را ببيند يا بشنود، و يا آنچنان حب حق و عشق به جناب او بر قلب او سيطره دارد كه نمى‏تواند اين مسائل را تحمل كند.

و نظاير اينها از حركات و افعالى كه همه براى رياء و براى نشان دادن خود از اهل دين و اهل باطن، به منظور نيل به هواهاى نفسانى و اغراض دنيوى است.

ناگفته نماند كه سخن در اين نيست كه صالحان ازبندگان حق بر اثر مجاهدتهاى صادقانه عبودى، و به اقتضاى حالات و مقامات در مراتب مختلف، از خصوصياتى شبيه همين خصوصيات كه ذكر نموديم ممكن است برخوردار باشند، بلكه، سخن در تظاهر و رياء به سبب آنهاست.

/ 490