اخلاص در عبوديت بطورى كه از مطالب گذشته معلوم شد، به «نيت» يا «قصد» بر مىگردد. اخلاص يعنى انسان در حركت عبودى، و به تعبيرى، در عبادت خود جز خداى متعال را قصد نكند و قصد ديگرى به هيچ وجه نداشته باشد؛ اگر چه قصدديگر به صورت ضمنى و در جنب قصد اصلى او كه خداى متعال است قرار بگيرد، و بسيار جزئى و كم اهميت هم باشد، و اگر چه به گوشهاى از عمل عبودى او مربوط باشد، نه به تمام آن.در بيان ديگر، در هر حركت عبودى و در هر عبادتى كه انجام مىدهد، از اول تا آخر آن، در همه اجزاء و قطعات آن، در همه ريزهكاريهاى آن، چه قبل از انجام دادن، چه در حين انجام دادن، و چه بعد از انجام دادن، قصد او فقط خداى متعال باشد و امتثال امر حق، تقرب به حق، رضوان حق، وجه حق، و لقاى حق را اراده كند.همانطور كه اخلاص به «نيت» و به «قصد» بر مىگردد، رياء نيز به نيت انسان و به قصد او بر مىگردد. و به همين جهت هر كسى بخواهد مىتواند با مراجعه به قلب خويش و با بررسى دقيق قصد درونى و قلبى خود بفهمد كه آيا قصد و نيت وى خالص است يا نه؟ آيا قبل از عمل در دل او قصد ديگرى وجود داشت يا نه؟ آيا در اثناى عمل به قلب او قصد ديگرى راه يافت يا نه؟ آيا بعد از عمل در دل وى قصد ديگرى پيدا شد يا نه؟.البته اينكه مىگوييم هر كسى بخواهد مىتواند بفهمد قصد و نيت او چه بوده و چه هست؛ به اين معنى نيست كه تشخيص دقايق اين امر كار آسانى است و هر كس به آسانى مىتواند بفهمد، بطورى كه قبلا اشاره كرديم، تشخيص بعضى از صور رياء از كارهاى بسيار مشكل است، و اين بدان معنى است كه تشخيص قصد پاك و نيت خالص، بنحوى كه هيچگونه شائبه ريا - نه قبل از عمل، نه در اثناى عمل، و نه بعد از آن - در بين نباشد از كارهاى سخت مىباشد. ليكن سخت بودن آن به اين معنى هم نيست كه نمىشود تشخيص داد و نمىشود فهميد.اگر كسى جداً بخواهد، مسلماً مىفهمد و تشخيص مىدهد. يعنى اگر در اين باب مجاهدت داشته باشد و با جديت پيش بيايد، و مسئله قصد و نيت را سهل نشمارد، و در تخليص قصد و اخلاص نيت خويش كار بكند، و سعى نمايد قصد او پاك و نيت او كاملا خالص، و از رياء در اطوار گوناگون آن دور باشد، با تأييد خداى متعال همه آنچه را كه بايد بفهمد مىفهمد، وخدا او را كمك مىكند و هدايت مىفرمايد: والذين جاهد و افينا لنهدينهم سبلنا (آيه 69 سوره عنكبوت).البته اگر انسان مسئله قصد و نيت را سهل بگيرد، و بيشتر به ظاهر عمل بپردازد، و در تخليص قصد و اخلاص نيت خود كار نكند، و در اين باب به مجاهدت جدى نپردازد، و در خصوص قصد درونى و نيت قلبى خويش موشكافى ننمايد ،و در بررسى قصد و نيت خود به بررسى سطحى و صورى اكتفا كند، و همين اندازه توجه داشته باشد كه اعمال عبودى او براى خداست، و به ريزه كاريهاى مقاصد و نيات قلبى خويش توجه نكند، مسلماً از تشخيص خيلى از دقايق محروم خواهد بود، و قصد پاك ونيت صحيح را از قصد ناپاك و نيت مشوب به رياء در بعضى از