سفر در «خود» و سير در آن - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمل مى‏كنيد. سپس در يكايك همين موارد به تعمق بپردازيد، و مثلاً درآن حال كه دست خود را بى حركت نگه داشته و مى‏خواهيد حركت دهيد، فكر عميق بكنيد كه وقتى اراده مى‏نماييد و دست خود را حركت مى‏دهيد، چه مى‏شود؟! آن كه اراده مى‏كند كيست؟! و اراده آن چيست؟! و نسبت آن با دست شما چگونه است؟! چه ارتباطى، چه احاطه‏اى، و چه استيلايى به دست شما دارد، و كيفيت آن چيست؟! و اصولاً وقتى اراده مى‏كند چه مى‏شود، و چه چيزى پديد مى‏آيد، و چگونه؟!. و بالاخره در اين بين چه اسرارى وجود دارد؟!.

ببينيد چه مى‏يابيد، و عيناً و شهوداً چه درك مى‏كنيد؟ و آيا مى‏توانيد به كنه قضيه برسيد، و چگونگى امر را بيابيد؟!.

ولى هر چه هست، اين احاطه و استيلاء را شما مى‏يابيد، و به شهود عينى هم مى‏يابيد، گرچه از تفسير آن عاجز، و از نيل به كنه آن قاصر، و از دقايق ابعاد آن محجوب هستيد.

وقتى به اين احاطه و استيلاء فكر كردى، و از آن با خبر شدى، توجه كن كه اين، احاطه و استيلاى يك مخلوق عاجز، و يك موجود فقير است. و از اين طريق تا حدودى كه مى‏توانى احاطه و استيلاى مقام ربوبى را بفهم، و ببين استيلاء و احاطه خالق متعال چگونه و چه خواهد بود؟!.

آنجا كه مخلوق عاجز و فقيرى را چنين احاطه و استيلاى مرموز و تحيرآورى هست، احاطه خالق متعال و استيلاى قادر قاهر چه خواهد بود؟!. ألا انهم فى مرية من لقاء ربهم الا انه بكل شى‏ء محيط.

و در اين مقام به اين نيز فكر كن كه «خود» يعنى «من» شما كجاست؟ داخل «بدن» است، يا خارج آن، يا نه اين است و نه آن، و مطلبى است فوق آن.

و سپس با مراعات تنزيه و نفى تشبيه، به اين حقيقت توجه كن كه: «داخل فى الاشياء لابالممازجة خارج عنها لا بالمباينة».


سفر در «خود» و سير در آن

قسم دوم از فكر در «خود» كه قبلا اشاره كرديم، سفر در «خود» و سير در آن است كه فكر مخصوص و راهگشا، و طريق بسيار نزديك يا نزديك‏ترين راه در سلوك الى الله است.

در اين فكر مخصوص كه به طريقه مخصوص و با كيفيت خاص انجام مى‏گيرد، سالك از همه چيز منقطع و منصرف مى‏شود، و به حقيقت خود بر مى‏گردد، و حقيقت نورى وى تجلى مى‏كند، و آنگاه باب معرفت و شهود به روى وى باز مى‏شود، و سير شروع مى‏گردد، و آن پيش مى‏آيد كه در گفته نمى‏آيد.

اين فكر يا اين سفر، چه در اصل شروع به آن، و چه در كيفيت و ترتيب مراحل آن، بايد به اشاره و تعليم كاملى كه به معنى كلمه كامل است باشد، تا درست انجام بگيرد و نتيجه مطلوب دهد. نه خود سرانه بايد عمل شود، و نه به تعليم مدعيان كمال و منحرفانى كه راهزنان و گمراه كنندگانند.




  • قطع اين مرحله بى همرهى خضر مكن‏
    ظلمات است بترس از خطر گمراهى



  • ظلمات است بترس از خطر گمراهى
    ظلمات است بترس از خطر گمراهى



(حافظ)

حضرت آية الحق، جمال السالكين، جناب ملا حسينقلى همدانى قدس سره، در مقام تربيت شاگردان و ارشاد آنان، علاوه بر دستورالعملها و راهنماييها كه در ابعاد مختلف به تناسب مراتب سير و مدارج سلوك، و به حسب استعدادها داشته‏اند، در مقام امر به اين «فكر» كه مورد بحث است، طريقه مخصوصى داشته‏اند كه مرحله به مرحله به حسب آمادگى سالك به وى دستور مى‏داده و تعليم مى‏فرموده‏اند.

به لحاظ جهاتى كه براى اهل آن پوشيده نيست، از بيان طريقه‏اى كه ايشان داشته‏اند، يعنى از ذكر آن در اينجا معذوريم.

اين فكر مخصوص در حقيقت، سير مخصوص در «خود» است، سير مخصوصى كه منتهى به شهود مى‏شود. و به همين جهت هم لازم است سالك آمادگى خاصى داشته باشد، يعنى از لحاظ روحى استعداد لازم آن را كسب كرده باشد.

در هر صورت، اگر عنايات ربوبى دست سالك را بگيرد، و در اين «فكر» آنچنان كه بايد، موفق گردد، در سفر الى الحق نزديك‏ترين راه به روى او باز خواهد شد، و علاوه بر آن با حقايق بى شمار و با اسرار عجيبى

/ 490