مطلبى در اين مقام - مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مواجه خواهد گشت.

نزديك‏ترين راه در «خود» انسان است، و راه نزديك‏تر را بايد در «خود» جويا بود، و به عبارت ديگر، نزديك‏ترين راه به سوى حضرت مقصود، همين «خود» است و بايد قدم در «خود» نهاد، و سير در آن نمود، تا بالاخره به مقصد نايل آمد.

كريمه مباركه «يا ايها الذين آمنوا عليكم أنفسكم...» كه در اول سخن خود در «فكر» به آن اشاره كرديم، به همين معنى اشاره دارد.

تركيب و لحن خاصى كه در اين آيه وجود دارد مى‏گويد، از «خود» غفلت نكنيد، و به سير در آن بپردازيد كه نزديك‏ترين راه وصول به مقصد است.

از آيه 8 سوره روم نيز كه مى‏فرمايد: «أولم يتفكروا فى أنفسهم ما خلق الله السموات و الارض و مابينهما الا بالحق...» مى‏شود چنين استفاده نمود كه:

آيا در «خود» فكر نكرده‏اند؟! و آيا در «نفس» خويش به سير نپرداخته‏اند؟! كه خداى متعال همه آسمانها و زمين، و همه آنچه در آنهاست، از جمله «خود» آنان را خلق نكرده است مگر به «حق» و همراه با «حق»...

«خود» انسان، يعنى آنچه انسان هميشه با كلمه «من» به آن اشاره مى‏كند، همانند هر مخلوق ديگرى، در چهره اصلى خويش كه مستور از محجوبان مى‏باشد همراه با «حق» است و ملازم با آن. و اگر انسان به «خود» برگردد، و در «خود» سير كند، و چهره همراه با «حق» و به عبارتى، چهره حقانى «خود» را كه ربط محض به حضرت ربوبى، و مرآت اوست شاهد باشد، به شهود «وجه كريم» او نايل خواهد شد. (دقت شود).


مطلبى در اين مقام

در اين مقام مطلبى را به صورت فشرده و در حدى كه از حوصله اين نوشته خارج نباشد توضيح مى‏دهيم. اميد اين هست در آنچه مى‏گوييم دقت كافى به عمل آيد، و براى اصحاب «سير در نفس» مفيد افتد، و بصيرتهاى لازم را در جاى خود موجب گردد، و الله هو الهادى.

و آن اينكه:

در جاى خود اين مسئله بررسى شده است كه علم ما به محسوسات، متخيلات، و مقعولات، آنچنان كه بسيارى گفته و گمان كرده‏اند، و آنچنان كه ما گمان مى‏كنيم نيست.

مسئله «علم» يا «درك» به انحاء مختلف آن، مسئله بسيار پيچيده و بسيار عميق و اسرارآميزى است هر چه انسان د رآن تعمق كند و در دقايق آن غور نمايد، به حقايق و عجايب آن بيشتر پى خواهد برد، و تحير او زيادتر خواهد شد.

متأسفانه انسانها، الا افراد نادر، همان طور كه از بسيارى از حقايق وجود و مسائل هستى در غفلت هستند و در آنها تعمق نكرده و نمى‏كنند، از اين مسئله، يعنى از مسئله «علم» يا «درك» نيز غافلند و در آن تعمق نداشته و ندارند. همتى به آن مصروف نكرده، و فكر و عقل خويش را در اين باب به كار نينداخته‏اند.

به عكس، فكرها، عقلها، و همتها در جاها و چيزهايى مصروف و مستغرق گرديده است كه اگر با انصاف پيش بياييم، بايد بگوييم نه تنها سقوط فكر و عقل را در برداشته، بلكه، با شأن «انسان» سازگار نبوده است.

فكر و عقل انسان در اصل، اين نيست كه هست، و نمى‏بايست اين مى‏شد كه مى‏بينيم. اگر مى‏دانستيم فكر انسان و عقل او چگونه است، به كجاها مى‏تواند راه بيابد، چه عوالمى را مى‏تواند سير كند، و چه راهها مى‏تواند به روى انسان باز نمايد؟ سپس نظرى به روزگار سياه و سقوط آن و صاحب آن، يعنى انسان مى‏انداختيم، خوب مى‏فهميديم كه انسانها چه ظلمى به خود كرده‏اند، و چگونه؟!

و به همين جهت هم سخن گفتن درباب حقايق وجود و مسائل هستى با چنين وضعى، براى گوينده آن يا ناممكن، و يا بسيار مشكل خواده بود.

/ 490