معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خداوند حكيم است.

در حديث قدسى آمده كه خداوند مى فرمايد: برخى از بندگانم اين چنين اند، كه دين و ايمانشان جز به فقر و

تهيدستى راست نيابد كه اگر مال و ثروت باختيارشان نهم تباهشان سازد ، و برخى ديگر اين چنين اند كه

مال و ثروت ايمانشان را سامان دهد كه اگر تهيدست بوند تباه گردند ، و بعضى از بندگانم جز به بيمارى

دينشان سالم نماند كه اگر آنها را سلامتى جسمى دهم به هلاكت رسند، و بعضى ديگر سلامتى جسمى به صلاح

آنها بود كه اگر بيمار شوند دين خويش را از دست بدهند، من بندگانم را آنچنان كه بدلهاى آنها آگاهم

اداره مى كنم كه من دانايى خبيرم.

در حديث امام صادق (ع) آمده: از جمله مطالبى كه به موسى وحى شد اين بود كه اى موسى آفريده اى دوست تر از

بنده مؤمنم ندارم چه هر بلايى كه بر او فرستم و يا سلامتى و عافيتى كه به وى دهم سود او را منظور دارم

و من به صلاح حال او آگاهترم، پس وى بر بلايم شكيبا باشد و بر نعمتهايم سپاسگزار بود و بدانچه درباره

اش روا دارم خوشنود باشد.

از امام صادق روايت شده كه بنى اسرائيل به نزد موسى آمدند و گفتند: از خدا بخواه كه اختيار باران را

به خود ما واگذارد كه هرگاه بخواهيم ببارد و چون نخواهيم نبارد. موسى خواسته آنها را به حضور

پروردگار معروض داشت. خداوند فرمود: چنين باشد. پس آنها كشت و زراعت بسيار كردند و به ميل آنها باران

آمد، زراعت آنها رشد زيادى نمود كه چون كوهى بايستاد. چون هنگام درو شد و درويدند دانه اى در آن

نيافتند ، زارى كنان به نزد موسى آمدند و گفتند: ما امسال زيان برديم و چيزى عايدمان نشد . موسى عرض

كرد: بنى اسرائيل چنين مى گويند؟ خداوند فرمود: اين نتيجه خواسته خود آنها مى باشد.(بحار:13و70)

صلاح الدين ايوبى

ملك ناصر يوسف بن ايوب شادى ملقب به صلاح الدين، وى مؤسس دولت ايوبيان است كه در مصر و شام و حجاز و

يمن حكمرانى داشتند و به شعب زياد منقسم شدند. مسقط رأس وى دوين واقع در جهت اران آذربايجان است.

شادى جد صلاح الدين با دو پسر خود نجم الدين ايوب و اسدالدين شيركوه از آن قريه به بغداد و از آنجا به

تكريت رفت و در تكريت درگذشت.

پسران او به خدمت مجاهدالدين بهروز كه از جانب سلطان مسعود سلجوقى شحنه عراق بود درآمدند و حفاظت

تكريت به برادر بزرگ نجم الدين واگذار شد، در خلال اين احوال عمادالدين زنگى حاكم موصل از تكريت

عبور كرد نجم الدين هنگام عبور او از دجله كمكهايى به وى كرد و در اثر اين حسن خدمت ، زنگى وى را به

معيت خويش برد و پس از فتح بعلبك ولايت آنجا را به او واگذار نمود.

پس از وفات عمادالدين زنگى دو برادر در خدمت پسر او نورالدين محمود باقى ماندند. صلاح الدين يوسف به

سال 532 در تكريت متولد شد پدرش او را به بعلبك و دمشق تربيت كرد. صلاح الدين در سال 558 به همراه عمويش

اسدالدين شيركوه به مصر رفت و در سالهاى 562 و 564 براى به هم زدند اتفاق شاور وزير مصر با صليبيان دوبار

به مصر سفر كرد و در سفر سوم عمويش اسدالدين شيركوه به جاى شاور به وزارت العاضد لدين الله خليفه

اخير فاطميان راه يافت، صلاح الدين نيز به درجه معاونت وى نائل آمد و در همان سال اسدالدين درگذشت و

صلاح الدين جانشين وى گرديد و علما و ادباء كشور را به خويش جلب كرد و مردم را طرفدار و هواخواه خود

نمود و بر مكنت و قدرتش افزوده شد.

در سال 567 العاضد لدين الله درگذشت و صلاح جاى او را اشغال كرد و حكومت مصر او را مسلم گشت و از آن روز

دولت فاطميان منقرض گرديد و خطبه بنام او خوانده شد .

وى در مصر به جاى مذهب تشيع كه در آنجا رسميت داشت مذهب تسنن و طريقه شافعى را رسميت داد . صلاح الدين

جزيره و ديار بكر را نيز از يد اتابك موصل و ديگر حاكمان آن ديار به در آورد و جمعى از اقارب و خويشان

خود را به امارت دمشق و حلب و حما و حمص و ديگر بلاد شام گماشت ، وى به صليبيان كه بر پاره اى از سواحل

قدس و شام استيلا يافته بودند هجوم كرد و شكست عظيمى به آنها وارد نمود چه در آن روزگار مسيحيان از

اروپا به بلاد اسلامى تاخته بودند و به رشادتهاى صلاح الدين شرشان دفع شد و بسيارى از سران آنها را

به اسارت درآورد .

صلاح الدين پس از بيست و دو سال حكومت به سال 589 در سن 57 سالگى درگذشت . او مردى جسور و شجاع بود .

/ 2570