معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وبيش از ثلث وصيت نكنند . ويا مراد آن است كه سرپرست مال يتيم از خدا بترسد ودر مال يتيم رعايت كمال

احتياط نمايد ، چنان كه خود دوست دارد ديگران درباره بازماندگان ضعيفش امانت را مرعى دارند .

ضِعَة

فرومايگى . خِسّت . مقابل شرف ورفعت .

ضعف

(بفتح يا بضم ضاد) :ناتوانى وسستى . ضعف در آدمى گاه در نفس و روان باشد وگاه در بنيه وجسم ، در قرآن كريم به هر دو نوع آن

اشاره شده است . (وخلق الانسان ضعيفا) ; آدمى ناتوان آفريده شده است (نساء:28) . يعنى در برابر غرائز خود

مانند هوا وشهوت وخوف واندوه واز اين قبيل حالات . كه اين نوع ضعف به ايمان به خدا وتوكل واعتماد به

او ووابستگى به قدرت لايزال ولايتناهاى حضرتش برطرف مى گردد ، چنان كه در اين آيه ملاحظه مى كنيد :(وكأيّن من نبىّ قاتل معه ربّيّون كثيرٌ فما وهنوا لما اصابهم فى سبيل الله وما ضعفوا وما استكانوا

والله يحبّ الصابرين) . (آل عمران:146)

امام صادق (ع) : «انّ المؤمن اعزّ من الجبل ، يستقل منه بالمعاول والمؤمن لايستقل من دينه بشىء» .

(بحار:100/92)

از حضرت رسول (ص) آمده كه هر اختلاف ونزاع وهر اهمالكارى بر اثر ناتوانى وضعف (نفس) است .

عيسى بن مريم (ع) فرمود : اين حقيقت را به شما بگويم : ناتوان ترين شما در برابر مشكلات كسى است كه دنيا

را بيشتر دوست دارد ، وتواناترينتان در برابر مشكلات ، بى رغبت ترين شما است به دنيا . (بحار: 20/126 و

14/312)

ودر مورد ضعف جسمى : (الله الذى خلقكم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوة ثم جعل من بعد قوة ضعفا وشيبة ...) .

(روم:54)

اين نوع ضعف اگر عارضى باشد بايستى به غذاهاى نيروبخش وداروهاى ويژه آن را برطرف ساخت . در حديث در

اين باره دستوراتى آمده كه از آن جمله اين روايت است : از امام صادق (ع) رسيده : هر كه را ضعف قلب يا

سستى بدن عارض شود گوشت گوسفند را با شير (ودر حديث ديگر آمده كه اين دو را با هم بپزند) بخورد كه هر

درد ورنجى را از مفاصل بيرون مى كشد وبدن وكمر را نيرو مى بخشد . (بحار:76/194)

موسى بن بكر گويد : در مدينه بودم ، مرا ضعف وسستى عارض شد ، بحضور امام ابوالحسن (ع) شرفياب شدم ،

فرمود : تو را ضعيف مى بينم ! عرض كردم : آرى . فرمود : كباب بخور . خوردم وضعف از بدنم برطرف گشت . (بحار:66/78)

ضُعَفاء

جِ ضعيف . (ليس على الضعفاء ولا على المرضى ولا على الذين لايجدون ما ينفقون حرج ...) . (توبه:91)

اميرالمؤمنين (ع) در نامه خود به محمد بن ابى بكر والى مصر : «فاخفض لهم جناحك والن لهم جانبك وابسط

لهم وجهك وآس بينهم فى اللحظة والنظرة ، حتى لايطمع العظماء فى حيفك لهم ، ولاييأس الضعفاء من عدلك

عليهم» . (نهج:نامه 27)

ضَعَفة

جِ ضعيف . اميرالمؤمنين (ع) : «على ائمة العدل ان يقدّروا انفسهم بضعفة الناس ...» . (نهج : خطبه 209)

ضَعَة

پستى . خسّت .

ضَعيف

ناتوان . درمانده . ج : ضعفاء وضعفة . (فقاتلوا اولياء الشيطان ان كيد الشيطان كان ضعيفا) . (نساء:76)

اميرالمؤمنين (ع) : بر ضعيفان ودرماندگان رحم آريد واز اين رهگذر رحم خدا را به خويش جلب نمائيد .

(بحار:10/89)

ضِغث

قبضه شاخ از يك بيخ . دسته گياه خشك وتر در آميخته . (وخذ بيدك ضغثا فاضرب به ولاتحنث) . (ص:44) خواب آشفته

/ 2570