معارف و معاریف نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ضمان ديگرى نيز هست كه آن را ضمان قهرى گويند ، وآن در چند مورد تحقق مى يابد :
1 ـ آنجا كه يكى از عقود شرعيه ، چون بيع واجاره ومانند آن بطور فاسد انجام گيرد ، كه به مقتضاى قاعدهمصطاده فقهيه : «ما يضمن بصحيحه يضمن بفاسده وما لايضمن بصحيحه لايضمن بفاسده» مى باشد ، در صورتى كهصحيح يك معامله ضمان آور باشد (بدين معنى كه به صورت رايگان مانند هبه نباشد) مانند بيع كه هر يك ازبايع ومشترى بايستى از عهده يكديگر برآيند ، فاسدش نيز ضمان دارد ، نهايت در بيع صحيح ثمن مسمّى بهعهده مشترى است ودر بيع فاسد ثمن المثل .واگر چنانچه صحيح آن معامله ضمان آور نباشد مانند هبه ، فاسدش نيز ضمان ندارد .2 ـ در مورد غصب ، اگر چنانچه كسى عدواناً بر مال ديگرى دست نهاد وآن را به تصرف خويش درآورد ، در صورتتلف يا عدم امكان برگردانيدن آن به صاحبش ، ضامن مثل آن اگر مثلى باشد وضامن بالاترين قيمت آن ازتاريخ غصب تا تاريخ تلف با عدم امكان رد ، وبقولى قيمت يوم التلف مى باشد اگر قيمى باشد ، چنان كهضامن اجرت عين مغصوبه نيز مى باشد ، خواه از آن بهره بردارى كرده باشد يا نكرده باشد . همه اينهابمقتضاى : «على اليد ما اخذت حتى تؤدّى» است .3 ـ اگر كسى عمدا يا سهوا وغفلة وحتى در حالت خواب ، زيانى مالى يا جانى يا عضوى به كسى وارد كند ،بمقتضاى «من اتلف مال غيره فهو له ضامن » وادلّه ديه ، بر او است كه از عهده تاوان آن برآيد ، با اينتفاوت كه در صورت عمد گناه كرده ودر مورد قتل ونقص عضو ابتدا مديون قصاص است ودر صورت غير عمد گناهنكرده ودر مورد قتل ونقص عضو ديه ودر مورد مال مثل يا قيمت تالف را بايد بپردازد بشرط اينكه آن زيانوتلف عرفا مستند به وى باشد هر چند در خواب يا در دوران كودكى آن كار انجام گرفته باشد كه كودك پس ازبلوغ بايد از عهده آن برآيد . (لمعه دمشقيه وديگر كتب فقهيه)4 ـ اگر كسى در شب ، ديگرى را به خانه خويش دعوت نمود ، وسپس شبانه وى را از خانه بيرون كرد ، اگرچنانچه وى را كشته يافتند ، دعوت كننده ضامن ديه او مى باشد .اگر زنى كه بچه ديگرى را شير مى دهد ، خوابش ببرد وبر آن كودك بيفتد وكودك بميرد ، اگر چنانچه وى محضافتخار ومباهات ، بچه را شير مى داده است ، در مال خود ضامن ديه آن مى باشد ، واگر به علت نياز ، وى راشير مى داده ، ديه طفل بر عاقله زن است .واگر زن شيرده ، بچه را به نزد پدر ومادر برگردانيد ولى آنها گفتند : اين بچه ما نيست ، سخن زن پذيرفتهاست ، مگر اين كه علم به كذب وى باشد ، كه در اين صورت وى ضامن ديه است تا اين كه خود بچه يا بچه اى كهمحتمل باشد همان بچه است حاضر سازد .معلّم شنا اگر كودكى در حال تعليم ، به نزدش تلف شود وى ضامن ديه كودك است ، بخلاف اين كه اگر شنا آموزبزرگسال باشد .اگر ديوار خانه اش كه به سمت بيرون ميل كرده بود واو بدين امر آگاه بود ومى توانست آن را تعمير كندونكرد ، بر روى كسى يا بر مالى افتاد وآن كس يا آن شىء تلف يا ناقص شد ، وى ضامن خواهد بود .اگر آتشى در ملك خويش بيفروزد وباد شديدى هم نباشد كه متعارفا آتش بجاى ديگر سرايت كند ، اتفاقاً آتشبه خانه يا مال وملك ديگر سرايت نمود ، وى ضامن خسارت نيست ، ولى اگر در تندباد آتش افروخت آنچنان كهخطر محسوس بود ، ضامن خسارت ديگرى مى باشد .اگر در نگهدارى حيوان خود (كه موذى مى باشد) بى احتياطى كند ، بر حيوان شخص ديگرى درآيد وجنايتى بر آنوارد سازد ، صاحب حيوان ضامن خواهد بود .واجب است نگهدارى وحفظ وضبط نمودن شتر مست وسگ گزنده ومانند آن را ، كه اگر صاحب آنها به حال آنهاآگاه باشد ودر عين حال در نگهداريشان بى مبالاتى كند زيانى را كه به كسى وارد كنند وى ضامن مى باشد .مباشر ضامن است نه سبب ، مگر اين كه مباشر جاهل بحال باشد ، چنان كه كسى چاهى را در ملك خود حفر كندوشخص ديگرى يكى را هُل دهد وبه چاه بيفتد ، هل دهنده ضامن است نه چاه كننده ، مگر اينكه در چاه بستهباشد وهل دهنده از وجود چاه بى اطلاع باشد .سوار بر مركب ، ضامن است جنايات مركب را كه بوسيله سر ودستهاى آن صورت مى گيرد ، وهمچنين كسى كه افسارمركب را مى كشد ، واما آن كه مركب را مى راند همه جنايات صادره از مركب را حتى آنچه به پاى آن واقع مى