معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حنبليان زيرا وى كتابى در اختلاف فقها نوشت ودر آن ذكرى از احمد حنبل نياورد وچون از او سبب پرسيدند

گفت : وى فقيه نبوده بلكه محدث بوده ، لذا حنابله كه آن روز در بغداد زياد بودند بر او خشم گرفته وى را

به الحاد متهم ساختند ولى او بر اثر زهد و بى رغبتى به شهرت اعتنائى به آنها ننمود وبه اندك مالى از

محصول باغ ارث پدرش در آمل كه به وى مى رسيد اكتفا مى نمود وچون بمرد شبانه او را در خانه اش به خاك

سپردند كه حنبليان از دفن او در قبرستان مسلمانان منع مى كردند .

وى كتابى در طرق حديث غدير داشته كه موسوم به الولاية بوده است .

ذهبى گويد : چون بدين كتاب دست يافتم از كثرت طرق اين حديث كه در آن كتاب آمده بود مدهوش گشتم وآن كتاب

در دو جلد بزرگ بوده است . (سفينة البحار)

طَبع

سرشت . خوى . ج: طباع .

طَبع

(مصدر) :مهر كردن بر نامه وجز آن. مهر زدن . راغب گفته : طبع آن است كه شىء را بصورتى وشكلى درآورى مانند طبع

سكه ودرهم ، وآن از ختم اعم واز نقش اخص است .

آياتى از قرآن كريم آمده است بمضمون طبع نمودن خداوند بر دلهاى بعضى بندگان ، كه حقيقت آن نوعى محو

قابليت پذيرش ايمان است ، واستحقاق آن به سبب عناد ورزيدن بنده است در برابر حق وتكذيب وى مكتب

انبياء را . از آن جمله :(ولقد جاءتهم رسلهم بالبيّنات فما كانوا ليؤمنوا بما كذّبوا من قبل كذلك يطبع الله على قلوب

الكافرين) (اعراف:101) . (فجاؤهم بالبيّنات فما كانوا ليؤمنوا بما كذّبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب

المعتدين)(يونس:74) . (الذين يجادلون فى آيات الله بغير سلطان اتاهم ... كذلك يطبع الله على كل قلب

متكبّر جبّار) . (غافر:35)

طَبَق

حال مردم . ومنه قوله تعالى : (لتركبن طبقا عن طبق) أى حالاً عن حال يوم القيامة (منتهى الارب) . ظرف پخ

كه بر آن طعام خورند . معرب است واصل آن تپوك وفارسى است .

طِبق

گروه مردم . بسيار از ملخ . هر چه بدان چيزى را به چيزى چسبانند . هذا طبقه : اين موافق وبرابر او است .

طَبَقات

بر كتبى اطلاق مى شود كه در آنها ترجمه احوال علما وحكما وفقها وپزشكان ومحدثان وجز آنان باشد . جرجى

زيدان مى نويسد علما براى تحقيق مسائل علوم قرآن وحديث ونحو وادب ناگزير شدند كه به بحث در اسانيد

آنها بپردازند واحاديث يا مسائل ضعيف را از متين بازشناسند واين آنها را به تحقيق درباره راويان

اسانيد وترجمه احوال آنان برانگيخت تا آنجا كه يكى از شرايط اجتهاد در فقه را معرفت اخبار درباره

متون واسانيد احاديث قرار دادند چنانكه فقيه بايد به احوال ناقلان وراويان احاطه داشته باشد وعدول

وثقات ومطعون ومردود از هم باز شناسد وبه وقايع مخصوص آنها آگاهى يابد از اين رو راويان هر فنى را به

طبقاتى مانند علما وادبا وفقها ونحاة دست يازيدند ودرباره هر يك كتابى تأليف نمودند كه از آن جمله

كتاب طبقات صحابه تأليف محمد بن سعيد معروف به واقدى است وطبقات ابن سعد وطبقات الشعراء ابن قتيبه

را مى توان نام برد .

طبقات اجتماع

يا نظام طبقاتى كه در ميان برخى ملل معهود بوده وهر صنفى از صنوف جامعه مكانتى ويژه داشته كه حق

نداشته از رتبه خويش پا فراتر نهاده به رتبه طبقه بالاتر گام نهد . مقريزى در رساله اغاثة الامة بكشف

الغمة طبقات اجتماع را در قرون سالفه بدين سان تقسيم كرده است

1 ـ اهل دولت

2 ـ توانگران از قبيل بازرگانان ومنعمانى كه در رفاه وآسايش بسر مى برند

3 ـ كسبه اى كه

نسبت به تجار طبقه متوسطى هستند وبازاريانى كه معاش خود را از خريد وفروش بدست مى آورند

4 ـ فلاحت

/ 2570