هويدا، آشكارا، مقابل باطن . «واعلم ان لكل ظاهر باطنا على مثاله، فما طاب ظاهره طاب باطنه...» : بدانكه هر ظاهرى را باطنى باشد، وهر آنچه ظاهرش نيكو ، باطنش نيز نيكو وهر چه ظاهرش بد و زشت باشد باطنشنيز زشت وناپاك بُوَد. (نهج : خطبه 153)هيثم تميمى گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : اى هيثم گروهى به ظاهر ايمان آوردند ولى در باطن كافربودند پس ايمانشان (به ظاهر) آنها را سودى نداد ، و گروهى پس از آنها آمدند و به باطن ايمان آوردند ولىبه ظاهر كفر نشان دادند آنها نيز از ايمانشان سودى نبردند ، و ايمان ظاهرى ايمان نباشد جز اينكه باباطن توأم بود و باطن نيز ايمان نباشد مگر اينكه ظاهر نيز به همراه آن باشد . (بحار:72/97)ظاهر يكى از نامهاى خداوند متعال است، يعنى او تعالى بآيات خود آشكار وهويدا ميباشد.در سخنان امير المؤمنين (ع) آمده: «الحمد لله ... والظاهر فلا شىء فوقه والباطن فلا شىء دونه» (نهج :خطبه 95). «الحمد لله العلىّ عن شَبَه المخلوقين ، الغالب لمقال الواصفين، الظاهر بعجايب تدبيرهللناظرين ...» (نهج : خطبه132) . «الظاهر لا برؤية، والباطن لا بلطافة..» . (نهج : خطبه152)
ظاهِر
ابن ابى منصور الحاكم . مكنى به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لاعزاز دين الله . هفتمين خليفه فاطمى . اودر 27 شوال 411 هجرى به جاى پدر به خلافت نشست و در نيمه شعبان سال 427 پس از پانزده سال و نه ماه و هفدهروز خلافت درگذشت . مدت عمر وى سى و سه سال بود . و او مردى نيكو سيرت و سائس و نسبت به رعيت منصف وخوشگذران بود و كارها به وزير ابى القاسم على بن احمد الجرجرائى مى رفت ، چه ظاهر مقام كفايت و امانتوى دانسته بود . پس از ظاهر پسر او المستنصر بالله به خلافت نشست . (الكامل ابن اثير چاپ مصر:5/186)
ظاهِر
ابن محمد بن يوسف غزنوى . اوراست : كتاب مجمل الاسماء كه در پايان سال 561 در دمشق به اتمام رسانيده و آنمشتمل بر ده كتاب است در فنون مختلف : كتاب اول در آفرينش انسان و بيان احوال و اوصاف او . كتاب دوم درشناخت آسمان و آنچه مربوط به شناخت هوا و مافيها است از منازل و بادها و غيره . كتاب سوم در شناخت نامزمين ها و جميع مافيها . كتاب چهارم در اسامى درختان و ميوه ها و زروع . كتاب پنجم در شتر و اوصاف او .كتاب ششم در شناخت سم داران از اسب و استر و غيره . كتاب هفتم در شناخت ذوات الاظلاف (سم شكافتگان =زنگله داران) . كتاب هشتم در پرندگان و درندگان و حشرات و هوام . كتاب نهم در نامهاى صنعتگران و ادواتايشان . كتاب دهم در شناخت اصناف مردم . در اين كتاب لغات عرب را ياد كرده و سپس به فارسى تفسير كردهاست . (كشف الظنون:2/386)
ظاهر بامر الله
ابو نصر محمد بن احمد، الناصر لدين الله، سى وپنجمين خليفه عباسى، در سال 571 متولد شد، وپدرش در حياتخويش وى را به وليعهدى خود معرفى نمود، وچون پدرش رخت از جهان بست وى پنجاه ودو سال از عمرش ميگذشت،كه چون اكابر او را تهنيت مى گفتند . مى گفت: كاسبى كه بعد از عصر دكان گشايد چه سودى ميتواند بدست