معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه آبروى مرا بُردى وسهم مرا كم تر از آنها دادى ، بسرود، پيغمبر چون شنيد وى را احضار كرد وبه او

فرمود: اين شعر را تو سروده اى؟ سپس بعلى فرمود زبانش را قطع كن. عباس گويد: من پنداشتم زبانم را ببرد

آنچنان هراسناك شدم كه هنگامى كه على دست مرا گرفته بيرون ميبرد به وى ميگفتم: اى على ميخواهى زبانم

را ببرى؟ واو ميگفت: من مأموريتم را در باره تو انجام خواهم داد. تا اينكه مرا به آغل شتران درآورد

وگفت: اكنون ميتوانى از چهار شتر تا صد شتر از اين شتران براى خود بردارى. من گفتم: نظر شما در اين

باره چيست؟ على گفت: نظر من اين كه بداده پيغمبر رضا دهى وادب را رعايت كنى. گفتم: من همين را پذيرفتم.

(بحار:21/160)

عباس صفوى

شاه عباس اول ، معروف به شاه عباس كبير فرزند سلطان محمد صفوى . مادر وى خيرالنساء بيگم دختر

ميرعبدالله خان والى مازندران . در سال 978 هجرى قمرى در شهر هرات مركز حكومت خراسان متولد ، و به سال

996 در سنّ هيجده سالگى سلطنت يافت . خواندن و نوشتن مى دانست ولى معلومات فراوانى نداشت ، در مقابل از

فراست و كياست ذاتى برخوردار بود . وى در جوانى به شراب علاقه فراوانى داشت و هرگاه از كار جنگ فارغ

مى شد به شراب خوارى و مجالس بزم و نشاط مى پرداخت . شاه عباس مردى دلير و جنگجو و بى باك و پردل و

زورمند و متحمل بود ، در جنگها هميشه پيشاپيش سپاه حركت مى كرد ، در كارها سخت گير بود ، حسن عطوفت و

گذشت و قدردانى داشت و در عين حال انتقام جو و كينه توز بود .

در زندگى عادى بى تكلف بود . براى اين كه از اوضاع مردم آگاه گردد گاه گاهى به صورت ناشناس و با لباس

مبدّل ميان مردم گردش مى كرد .

وى علاوه بر زنان عقدى كنيزان متعددى نيز داشت كه بعضى را از گرجستان به رسم هديه براى وى مى آوردند و

مانند ديگر سلاطين حرمسراى خاص از زنان عقدى دائم و منقطع و كنيزان فراهم آورده بود .

شاه عباس را پنج پسر بود به نامهاى : محمدباقر ميرزا مشهور به صفى ميرزا . حسن ميرزا . خدابنده ميرزا .

اسماعيل ميرزا و امام قلى ميرزا . حسن ميرزا و اسماعيل ميرزا در كودكى مردند و دو پسر ديگرش را به امر

وى كور كردند .

وى در تشيع سخت متعصب بود و شعائر شيعه را مرعى مى داشت ، سرسختى او در امر تولى و تبرّى كه از زمان

شاه اسماعيل باقى مانده بود ، دولت عثمانى آن روز را بسيار خشمگين ساخت كه يكى از علل جنگهاى ايران

با عثمانيان همين امر بوده است .

نيروى نظامى سازمان يافته اى تشكيل داد ، از انگليس ها مشّاق و معلّم نظام خواست و كارخانه توپ ريزى

تهيه كرد .

تا سال 1006 مقرّ حكومت و مركز كشور قزوين بود و از سال 1007

شاه عباس رسماً پايتخت خود را

به اصفهان انتقال داد و قبل از

آن نيز بعضى از زمستانها در آنجا به سر مى برد .

جنگهاى وى :موقعيت شاه عباس در ابتداء سلطنت به واسطه تجاوزات ازبك ها و عدم كفايت حكام و امراء وقت كه ناشى از

بى كفايتى سلطان خدابنده و ساير حكام بود ، در نهايت درجه ضعف بود . وى از طرفى متوجه سركوب كردن

مدعيان سلطنت و امرا بود و از طرفى در دفع ازبكان كه به قسمت هاى مهمى از ولايات ايرانى از جمله

خراسان و گنجه دست يافته بودند كوشيد و به عللى كه ذكر شد در جنگ با عثمانى ها شكست خورد و ناچار به

/ 2570