معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اول اينكه ادله حرمت را بغير قرآن تخصيص دهيم وبه اخبار مجوز درباره قرآن عمل كنيم وبعضى از اخبار ديگر را كه از تغنى در قرآن نهى كرده اند بر قرآن خواندن فاسقان حمل نماييم كه بر سبيل لهو ومناسب با ضرب ميخواندند، چنانكه در روايت ابن سنان آمده: «اقرؤوا القرآن بالحان العرب وايّاكم ولحون اهل الفسق والكبائر». دوم آنكهاخبار دال بر حرمت را بر غناء شايع در زمان خلفاء كه حمل مفرد معرف (الغناء) است بر فرد شايع، حمل كنيم. شيخ انصارى در پاسخ اين دو دانشمند مطالبى گفته است از جمله گويد: رواياتى كه دال بر جواز هستند ضعيف الدلاله اند وبعلاوه سند بعضى از آنها نيز ضعيف است سپس وى ضعف دلالت هر يك را بيان كرده است، ولى بنظر ميرسد كه در مقام بيان وجه ضعف، راه تأويل را پيموده است وميتوان گفت اصلا ضعف ندارد. چنانكه گفته شد قول مشهور آنست كه غناء مطلقاً حرام است ولى قائلين بحرمت در دو مورد استثنا قائل شده اند: اول حدى كه صوتى است با ترجيع، وآنرا براى سير وراه رفتن شتر ميخوانند، دوم غناء مغنيه در عروسيهاست، ودليل جواز اخباريست كه بعضى از آنها ياد شد، ودر بعضى ديگر از آنها، بحلال بودن اجر مغنيه حكم شده است وحلال بودن اجر ومزد ، دليل حليت وجواز فعل است. انتهى به «آواز طرب انگيز» نيز رجوع شود.

غَنَم

گوسفند، اسم جنس، ج : اغنام، مؤنث سماعى است، بر نر وماده اطلاق ميشود. اميرالمؤمنين (ع) فرمود:«ايّاكم والفرقة، فان الشاذّ من الناس للشيطان والشاذّ من الغنم للذئب» . (نهج : حكمت 142)

غُنْم

غنيمت يافتن، غنيمت وتوانگرى، دست يافتن به چيزى بى رنج. اميرالمؤمنين (ع) در صفات بدان ميفرمايد:«ينافس فيما يفنى ويسامح فيما يبقى، يرى الغنم مغرما والغرم مغنما ...» . (نهج : حكمت 142)

غِنى

غَناء . غُنيان . بى نياز گرديدن . بى نيازى . بسنده كردن از چيزى . اكتفاء . (ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله) : اگر درويش بودند خداوند از فضل خويش آنها را بى نياز مى سازد (نور:32) . (يوم لا يغنى مولى عن مولى شيئاً) : روزى كه هيچ دوستى دوست خويش را كفايت نكند و گره از كارش نگشايد . (دخان:41) امام صادق (ع) : «خمس من لم يكنّ فيه لم يتهنّأ العيش : الصحة و الامن و الغنى و القناعة و الانيس الموافق» : (پنج چيز است كه اگر كسى فاقد آن پنج بود زندگى بر او گوارا نگردد : سلامتى و امنيت و بى نيازى و قانع بودن و يار همدم) . (بحار:1/83) امام كاظم (ع) : «من لم يقنع بما يكفيه لم يدرك الغنى ابدا» : (آن كس كه به قدر كفاف بسنده نكند هرگز به بى نيازى دست نيابد) . (بحار:1/139) اميرالمؤمنين (ع) : «اعلموا انه ليس على احد بعد القرآن من فاقة ، ولا لاحد قبل القرآن من غنى ...» :(بدانيد و آگاه باشيد كه هيچ كس را با داشتن قرآن فقر و درويشى نباشد ، و هيچ كس را با جدائى از قرآن بى نيازى نخواهد بود) (نهج : خطبه 176) . «الحرفة مع العفة خير من الغنى مع الفجور» : (تهيدستى با عفت نفس به از توانگرى با فسق و فجور) . (نهج : نامه 31) «ما اقبح الخضوع عند الحاجة و الجفاء عند الغنى» : (چه زشت است كرنش در هنگام نياز ، و بى اعتنائى گاه بى نيازى) . (نهج : نامه 31) «اشرف الغنى ترك المنى» : (شرافتمندانه ترين بى نيازى ، رها ساختن چشم داشتها و آرزوهاست) (نهج حكمت 34) . «لا غِنى كالعقل و لا فقر كالجهل» : (هيچ بى نيازى چون خرد و هيچ درويشى چون نادانى نباشد) (نهج : حكمت 54) . «الغنى الاكبر اليأس عمّا فى ايدى الناس» : (بزرگترين بى نيازى ، نوميدى است از آنچه در دست مردمان است) . (نهج : حكمت 342)

غَنِىّ

توانگر . بى نياز . ضد فقير . ج : اغنياء . (و ربّك الغنىّ ذوالرحمة)(انعام:133) . (ومن يبخل فانما يبخل عن نفسه والله الغنىّ و انتم الفقراء) . (محمد:38) اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «ان الله سبحانه فرض فى اموال الاغنياء اقوات الفقراء، فما جاع فقير الا بما

/ 2570