معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مُتِّعَ غنىّ، والله تعالى جدّه سائلهم عن ذلك». (نهج : حكمت 320) وفرمود: «من اتى غنيّا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دينه» . (نهج : حكمت 220) در حديث آمده «ليس الغنىّ عن كثرة العرض انما الغنىّ غنى النفس» (غنى آن نيست كه مال وكالاى فراوان داشته باشد بلكه غنى كسى است كه نفس او غنى باشد) (مجمع البحرين) امام صادق (ع) را دوستى بود كه هر سال موسم حج بخدمت امام ميرسيد، چند سالى گذشت كه او نيامد، يكى از آشنايانش بر حضرت وارد شد، حضرت احوال دوستش را از او پرسيد. وى گمان كرد كه امام از وضع مالى او مى پرسد ، در جواب كندى كرد وسخن را بريده بريده مى گفت ، كه وضع مالى دوست حضرت بد شده بود. امام فرمود: دينش چگونه است؟ وى گفت: بهمان گونه كه شما دوست دارى. فرمود: بخدا سوگند كه وى غنى است . (بحار:68/214) بواژه هاى «توانگر» و «توانگرى» و «ثروت» و «مال» نيز رجوع شود.

غنىّ وفقير

وحكمت اختلاف مردم در فقر وغنا. از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا در عالم خلقت برخى انسانها در رفاه وثروت ومكنت بسر ميبرند وبعضى ديگر در تنگى معيشت وفقر وشدت روزگار ميگذرانند؟! فرمود: تا اغنيا را آزمايش باشد كه چگونه با وجود ثروت ومكنت ، خدا را از ياد نبرند وطغيان نور زند وبر نعمت سپاسگذار بوند، وفقرا را آزمايش باشد كه چگونه با فقر وگرفتارى صبر ميكنند. وگاه بدين جهت باشد كه براى بعضى (بر اثر كثرت معصيت وعدم تصميم بر توبه كه در آخرت پاداشى ندارند) تمامى سهمشان را خداوند در دنيا به آنها ميدهد كه در آن سرا بى بهره باشند وبراى بعضى سهمشان را ذخيره آخرتشان ميسازد. وگاه بدين جهت بود كه خدا ميداند بعضى اشخاص تحمل كشيدن بار فقر را دارند واگر توانگر بوند آخرت خويش را تباه سازند ; وبرخى ديگر تحمل اين بار را ندارند وچون بى نياز باشند دينشان را بهتر نگه ميدارند. وديگر اينكه اگر همه مردم بى نياز ميبودند نظم اقتصاد دنيا گسيخته ميشد وتدبير شئون مردم به تباهى مى گرائيد وامور مختل مى گشت ، زيرا خداوند افراد بشر را برخى يار برخى قرار داده وروزى بعضى را در كسب وكار بعضى ديگر مقدر فرموده تا از اين رهگذر صنعت در اجتماع رشد يابد ونيازهاى گوناگون بشر تامين گردد; وديگر اينكه اغنيا را به مهربانى با فقرا آزموده، كه همه اينها لطف و رحمت است از جانب پروردگارى حكيم، ودر تدبير او عيبى نتوان جست . (بحار:10/164)

غَنِيمَت

سود وفايده. پيغمبر اكرم (ص) فرمود: پنج چيز را پيش از رسيدن پنج چيز غنيمت دان: زندگى پيش از فرا رسيدن مرگ وسلامتى پيش از اين كه بيمار گردى وفراغت پيش از آنكه گرفتار آئى وجوانى پيش از اينكه به پيرى رسى وتوانگرى پيش از آنكه بفقر دچار گردى . (كنزالعمال) اميرالمؤمنين (ع) فرمود: از دست رفتن ثروت، زيركان را غنيمت واحمقان را افسوس وحسرت است . (غررالحكم) وفرمود: «ان الله سبحانه جعل الطاعة غنيمة الاكياس عند تفريط العجزة» . (نهج : حكمت 323) غنيمت در اصطلاح فقه عبارت از مالى است كه از كفار حربى بوسيله جنگ بدست مسلمانان برسد. وآنچه در غير جنگ از كفار گرفته شود فىء گويند.

هر چه در جنگ از كفار بدست مسلمانان افتاد اعم از فداء كه عوض قتل از آنها گرفته ميشود وغير از آن از اموال منقول وغير منقول از آن مسلمانان است واز اموال منقوله پس از وضع آنچه امام صلاح بداند كه در راه مصالح جنگ وغيره صرف نمايد وآنچه براى خود برگزيند ما بقى را بين جنگ جويان تقسيم ميكند ولو باشخاصى كه جنگ نكرده باشند حتى اطفال هرماه را هم نصيبى است، وبالجمله هر كس بهر عنوان در ميدان قتال بوده وكارى انجام داده باشد . (شرح لمعه) در شرح تبصره علامه درباره غنايم وتقسيم آنها چنين آمده است:از همه غنايمى كه از شهرهاى مشركان بدست ميآيد چيزهايى استثنا وخارج ميشوند بقرار زير:

1 ـ چيزيكه امام (ع) آنرا شرط كرده است مانند قراردادها براى راهنمايى لشكر يا براى حمل وحفظ غنيمت ومانند آنها.

2 ـ رضخ، يعنى عطا وبخششى كه امام بكسانى كه صاحب سهم از غنايم نيستند ميكند مانند زن وبنده وكافر كه كمك وخدمتى كرده باشند، ولى مقدار اين عطا كمتر از سهم صاحبان سهم است.

/ 2570