معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزگار مردان امتم خود را به طلا زينت كنند و حرير و ديبا بپوشند و پوست پلنگ را (به دباغى) نازك كنند و بپوشند. سلمان گفت: اى پيغمبر چنين خواهد شد؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان ربا آشكارا باشد و معاملات با... انجام گردد و مردم دين خود را به زمين زنند و دنيا را بالا برند. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن روزگار طلاق زياد شود و حدود شرعى اجرا نگردد و خدا را زيانى نباشد. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن هنگام زنان آوازخوان و آلات طرب فراوان شود و اشرار امتم از آنها بهره بردارى كنند. سلمان گفت: چنين شود يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان توانگران امتم به منظور تفريح و متوسطان به هدف تجارت و درويشان جهت خودنمائى حج كنند، در آن هنگام گروههائى قرآن را براى غير خدا فرا گيرند و آن را به آواز طرب انگيز بخوانند و گروههائى فقه اسلامى را براى غير خدا بياموزند و زنازاده فراوان گردد و به قرآن سرود و غنا بخوانند و در راه رسيدن به دنيا با يكديگر مسابقه كنند. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان اين در زمانى باشد كه آبروها و حرمتها هتك گردد و گناه فراوان شود و بدان بر نيكان مسلط گردند و بى پرده دروغ گويند و لجاجت نمايان باشد و نيازمندى در ميان عامه مردم فاش گردد و مردم به لباس خويش با يكديگر مباهات نمايند و باران در غير موسم ببارد و طبل و ابزار طرب رايج گردد و امر به معروف و نهى از منكر را ناپسند گيرند تا جائى كه مؤمن در آن روزگار از كنيزى خوارتر بود، و علماى دين و پارسايان آن مردم با يكديگر در افتند پس چنان علما و پارسايان در ملكوت بالا پليد و ناپاك شناخته شوند. سلمان گفت: چنين خواهد شد يا رسول الله؟!

فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن زمان توانگر جز از فقر نهراسد تا جائى كه يك مستمند بين دو جمعيت درخواست حاجت كند و كسى چيزى به دست او ننهد. سلمان گفت: آيا چنين شود يا رسول الله؟! فرمود: آرى به خدائى كه جانم به دست او است. اى سلمان در آن روزگار «رويبضه» به سخن آيد. سلمان گفت: رويبضه چيست؟ يا رسول الله؟ فرمود: كسى در شئون عمومى مردم سخن گويد كه سخنگو نبوده، آنگاه دير زمانى نگذرد كه زمين صيحه اى كشد آنچنان كه هر كس گمان برد آن صيحه به نزديك او بوده. پس مدتى بگذرد آن مقدار كه خدا بخواهد سپس در اين دوران مردمان به فكر فرو روند، پس زمين جگرگوشه هاى خود را (از معادن) به اختيار آنها نهد ـ و حضرت جگرگوشه زمين را به زر و سيم توضيح داد و به ستونهاى مسجد اشاره نمود و فرمود در اين اندازه ها ـ اما زر و سيم در آن اوان سود ندهد و اين است معنى سخن خداوند كه فرمود: (فقد جاء اشراطها). (بحار: 78 و 6) از امام صادق (ع) روايت شده كه روزى عيسى بن مريم (ع) از جبرئيل پرسيد قيامت كى بپا گردد؟ جبرئيل به خود بلرزيد آنچنان كه از هوش برفت. چون به هوش آمد گفت: يا روح الله! مسئول (جبرئيل) از سائل (عيسى) در اين امر آگاه تر نباشد (لا تأتيكم الا بغتة).

از آن حضرت رسيده كه قيامت در روز جمعه بپا مى گردد. (بحار: 7)

قيامة

هفتاد و پنجمين سوره قرآن. مكيّه و مشتمل بر 40 آيه است.

از امام صادق (ع) آمده كه هر كه به تلاوت اين سوره مداومت داشته و بدان عمل مى كرده باشد هنگامى كه از قبرش برمى خيزد خداوند مثالى به شمايل پيغمبر (ص) با وى كند كه همواره او را مژده دهد و به رويش خندان بود تا از صراط و ميزان بگذرد. (بحار: 92/319)

قَىء

برانداختن از گلو. استفراغ. غذا و محتويات معده و يا خون از راه گلو بيرون دادن. قىء عمدى از مبطلات روزه است.

ابواسامة، قال: سألت ابا عبدالله (ع) عن القىء هل ينقض الوضوء؟ قال: «لا» (وسائل: 1/260). عن عمّار الساباطى، انه سأل اباعبدالله (ع) عن القىء يصيب الثوب فلا يغسل؟ قال: «لا بأس به». (وسائل: 3/489) عن علىّ (ع): «اما حدود الصوم فاربعة حدود:... و الثالث اجتناب القىء متعمداً» (وسائل: 10/32). سُئِلَ ابوعبدالله (ع) فى الذى يذرعه القىء وهو صائم قال: «يتمّ صومه ولا يقضى». (وسائل: 10/87)

/ 2570