معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اندازه. اندازه گيرى. (قد جعل الله لكلّ شىء قدراً): خداوند براى هر چيزى اندازه اى مقرر فرموده است.

(طلاق:3) در حديث است: «العالم من عرف قدره، وكفى بالمرأ جهلاً ان لا يعرف قدره»: دانشمند كسى است كه اندازه خويش را بداند، ودر نادانى آدمى اين بس كه اندازه خود را نداند. (مجمع البحرين) اميرالمؤمنين (ع): «الجاهل بقدر نفسه يكون بقدر غيره اجهل»: آن كس كه به اندازه خود ناآگاه است به اندازه ديگرى ناآگاه تر خواهد بود. (نهج: نامه 53) «قدر الرجل على قدر همته، وصدقه على قدر مروءته، وشجاعته على قدر انفته، وعفّته على قدر غيرته»:اندازه هر كسى به اندازه همت او، و استقامت هر كسى در راستى و راستگوئى به اندازه مردانگى او، و دليرمردى هر كسى به اندازه مناعت طبع او، و عفت و حياى هر كسى به اندازه غيرت او خواهد بود. (نهج: حكمت 47) «تنزل المعونة على قدر المؤنة»: مدد خداوندى براى هر كسى به اندازه هزينه وى نازل مى گردد (نهج: حكمت 139). «ينزل الصبر على قدر المصيبة»: نيروى شكيبائى را خداوند به اندازه حجم مصيبت عطا مى كند (نهج:خطبه 144). «كلّما عظم قدر الشىء المتنافس فيه عظمت الرزيّة لفقده»: هر قدر كه ارزش چيزى كه براى بدست آوردنش سر و دست شكسته مى شود بيشتر باشد، به همان اندازه مصيبت از دست دادنش زيادتر خواهد بود. (نهج:حكمت 275)

قَدر

از شبهاى متبرك اسلامى كه قرآن آن را به بزرگى ياد كرده و از هزار ماه بهتر خوانده و فرموده: فرشتگان و روح در آن شب به اذن خداوندگار خويش فرود مى آيند. قرآن در اين شب نازل گرديده است.

در وجه تسميه اين شب به «قدر» اختلاف است: بدين جهت كه در اين شب امور و وقايع و حوادث آن سال مقدر مى گردد و دستور در مورد هر آنچه در آن سال تا پايان آن شدنى است در آن صادر مى گردد، چه اين شب به امتياز بركت ممتاز است. و از ابن عباس نقل شده كه دستور وقوع وقايع در شب نيمه شعبان صادر مى گردد ولى رسيدن آن امور بدست صاحبان آنها در شب قدر مى باشد.

يا بدين مناسبت كه اين شب داراى قدر و منزلت و شرف و شموخ و عظمت است، گويند: فلان داراى قدر است، يعنى داراى منزلت و شرف است به نزد مردم، و اين شب را به نزد خداوند منزلتى رفيع مى باشد، و از اين معنى است: (وما قدروا الله حق قدره)اى حق عظمته.

ويا بدين لحاظ كه هر آنكس داراى قدر و منزلت نبوده اگر اين شب را به عبادت زنده بدارد داراى قدر و منزلت مى گردد. ويا بدين سبب كه طاعت و عبادت در اين شب قدر و منزلتى عظيم و ثوابى جزيل دارد. و يا بدين وجه كه در اين شب كتابى با قدر و منزلت بر پيامبرى با قدر و منزلت براى امتى صاحب قدر و منزلت بدست فرشته اى داراى قدر و منزلت نازل گرديده است. (مجمع البيان) اين شب به طور مسلّم در ماه رمضان است زيرا خداوند در جائى مى فرمايد:قرآن را در شب قدر نازل نموديم و جاى ديگر مى فرمايد: (شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن) اما در كدام شب از شبهاى اين ماه است محل خلاف است: علماى سنت برخى مانند حسن بصرى گفته اند شب هفدهم است. انس بن مالك گفته شب نوزدهم است و بيشتر آنها شب بيست و هفتم را شب قدر دانسته اند.

ابوبصير گويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: شبى كه اميدها بدان بسته است كدام شب است؟ فرمود: يا بيست و يكم است يا بيست و سوم. ابوبصير گفت: اگر نيروى آن را نداشته باشم كه هر دو شب را زنده بدارم؟ فرمود: با آن نتيجه اى كه تو در نظر دارى احياء دو شب آسان است. وى گفت: بسا در اول ماه اختلاف باشد. فرمود: با آن اميد ارزشمندى كه هست احياى چهار شب مشكل نخواهد بود. ابوبصير گفت: فدايت گردم شب بيست و سوم همان شب جهنى مى باشد؟ فرمود: چنين مى گويند. ابوبصير گفت: سليمان بن خالد روايت كرده كه نام حاجيان در شب نوزدهم نوشته مى شود. فرمود: نام حاجيان در شب قدر به ثبت مى رسد و نيز مرگها و حوادث و روزيها و آنچه كه تا سال آينده رخ دهد همه در شب قدر مقدر مى گردد و شب قدر را در دو شب بيست و يكم و بيست و سوم بجوى و در هر يك از آن دو شب صد ركعت نماز بخوان و آن دو را تا بامداد احياء بدار و در آن دو شب غسل كن. ابوبصير گفت: اگر نتوانم تمام شب را ايستاده نماز بخوانم؟ فرمود: نشسته بخوان گفت: اگر آن هم نتوانم؟ فرمود:

/ 2570