معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنها مقدر فرموده وبه قضاى حتمى خويش بر آنان امضاء نموده بود وسپس به گونه اختيار (كه اگر خواستند بكنند و گرنه نكنند) بر آنها جارى ساخت، پس با علم و اطلاعى كه از سوى پيغمبر (ص) در اين باره به آنها رسيده بود على و حسن و حسين بدين امر قيام كردند و آنكه ساكت ماند و قيام ننمود (مانند ائمه پس از آن سه امام) نيز با علم و اطلاع ساكت ماند، و اى حمران اين را بدان كه اگر در آن حال كه آنان به آن بليه دچار گشتند از خدا خواسته بودند شر آنها را دفع سازد و بدين درخواست اصرار مىورزيدند خداوند دست آن جباران را مى بست و شرشان را دفع مى نمود و سلطنت آنان را زودتر از مهره هاى به بند كشيده اى كه رشته اش بگسلد و مهره ها از هم بپاشند از ميان مى رفت، و اى حمران اين را بدان: اين مصايب كه به آنان دست داد نه بر اثر گناهى بوده كه از آنها سر زده باشد يا پيامد نافرمانى آنها باشد بلكه محض ارتفاع مقام و منزلت آنان به نزد پروردگار بوده است. (كافى: 1/155 و 2/224) از امام باقر (ع) روايت شده كه: حادثه اى در آسمان و زمين صورت نبندد جز به هفت شرط: مشيت و اراده و قضاء و قدر و اذن خداوند و ثبت آن در كتابى و فرا رسيدن وقت آن، و هر كه بدين پندار بود كه بدون يكى از اين هفت امرى به وقوع پيوندد كافر است. (بحار: 5/121) اميرالمؤمنين (ع) فرمود: دعاء قضاهاى حتميه را دفع مى كند پس خود را بدان مجهّز سازيد.

پيغمبر اكرم (ص) فرمود: قضاء را جز دعاء دفع نكند. (بحار: 93/289) به «بلاء» نيز رجوع شود.

قَضاء

قضاوت. داورى. دادرسى. به «قضاوت» رجوع شود.

قَضاء حاجَت

به اشتنگاه رفتن و تخليه كردن. لقمان به فرزند خود: «اذا اردت قضاء حاجتك فابعد المذهب فى الارض».

(وسائل: 1/305) عن ابى عبدالله(ع): «انّ اميرالمؤمنين(ع) كان اذا اراد قضاء الحاجة وقف على باب المذهب، ثم التفت يميناً و شمالاً الى ملكيه فيقول: اميطا عنّى فلكما الله على ان لا احدث حدثاً حتى اخرج اليكما».

(وسائل: 1/335)

قَضاء حاجَت

برآوردن يا برآورده شدن حاجت، برطرف كردن يا برطرف شدن نياز. علىّ (ع): «لا يستقيم قضاء الحوائج الاّ بثلاث: باستصغارها لتعظم، وباستكتامها لتظهر، وبتعجيلها لتهنؤ». (نهج: حكمت 101) امام صادق (ع): «كفّارة عمل السلطان قضاء حوائج الاخوان» (وسائل: 17/192). از آن حضرت: «اذا قام العبد فى الصلاة فخفّف صلاته، قال الله ـ تبارك و تعالى ـ لملائكته: اما ترون الى عبدى، كانّه يرى انّ قضاء حوائجه بيد غيرى؟! اما يعلم انّ قضاء حوائجه بيدى»؟! (وسائل: 4/35). «انّ العبد المؤمن ليسأل الله الحاجة فيؤخر الله قضاء حاجته التى سأل الى يوم الجمعة ليخصّه بفضل يوم الجمعة». (وسائل: 7/390) ابوجعفر الباقر (ع): «اوحى الله ـ عزّوجلّ ـ الى موسى (ع): انّ من عبادى لمن يتقرب الىّ بالحسنة فاُحَكِّمهُ فى الجنة. قال موسى (ع): يا ربّ و ما تلك الحسنة؟ قال: يمشى مع اخيه المؤمن فى قضاء حاجته:قضيت ام لم تقض». (وسائل: 16/360) امام صادق (ع): «قضاء حاجة المؤمن افضل من طواف و طواف و طواف، حتّى عدّ عشراً». (وسائل: 13/383) به «حاجت» نيز رجوع شود.

قضاء حقوق

ادا نمودن حق حقداران. حق برادران دينى و هر ذى حقّى را ادا كردن و وظيفه خويش را در اين باره ايفا نمودن.

اميرالمؤمنين (ع): «قضاء حقوق الاخوان اشرف اعمال المتقين، يستجلب مودّة الملائكة المقرّبين و شوق حورالعين». (وسائل: 16/222) علىّ بن الحسين (ع): «يغفرالله للمؤمن كلّ ذنب و يطهّره منها فى الدنيا و الآخرة، ما خلا ذنبين: ترك التقية و تضييع حقوق الاخوان». (وسائل: 16/223)

/ 2570