معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الارب) لوبيا .

لِياح

بامداد . هر چيز سپيد . ريگ سخت . نام شمشير حمزة بن عبدالمطلب .

لِياق

شعله آتش . آب دوات .

لَياق

پايدارى وثبات در امور وهميشگى در آن . چراگاه .

لِياقت

چسبيدگى به چيزى . شايستگى وبرازندگى .

لَيالى

جِ ليل . جِ ليلة . شبها . جِ ليلاة وهى اصل الليل (منتهى الارب) . (سيروا فيها ليالى وايّاماً آمنين) .

(سبأ:18)

لِيان

ملاينه . نرمى كردن با هم . جِ لين .

ليان

(فارسى ، به كسر يا فتح لام) درخشان وتابان .

ليبرال

(فرانسوى) آزادى خواه .

لَيت

(مصدر) بازداشتن . كم كردن وكاستن . (وان تطيعوا الله ورسوله لا يلتكم من اعمالكم شيئاً) ; اگر خدا ورسولش را اطاعت كنيد هيچ از اعمال شما كاسته نگردد . (حجرات:14)

لَيت

يك سوى گردن ، آنجا كه دو گوش بدان رسد از گردن . در حديث آمده : «اذا طاب ليت المرأة طاب عرفها» : اگر دو سوى گردن زن پاكيزه بود آن زن خوشبو خواهد بود . (مجمع البحرين)

لَيتَ

كاشكى . كلمه تمنّى و آرزو است. از حروف مشبهة بالفعل است و نصب به اسم و رفع به خبر ميدهد .

گاه در باره غير مقدور آيد ، مثل (يا ليتنى متّ قبل هذا); اى كاش پيش از اين مرده بودم . (مريم:23) وگاه در باره مقدور . نحو (يا ليت لنا مثل ما اوتى قارون ...). (قصص:79) (يا ليتها كانت القاضية) : اى كاش مرگ نخستين كه در دنيا چشيدم كار مرا به پايان ميبرد . (حاقّه:27)

لَيث

سخت وشديد . در حديث ابن زبير آمده «انه كان يواصل ثلاثاً ثم يصبح ، وهو اليث اصحابه» يعنى سخت ترين وتردست ترين ياران خود بود ، وبدين مناسبت شير را ليث خوانند . (نهايه ابن اثير)

لَيث

بن بخترى مرادى ، از ياران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) مكنّى به ابوبصير . به «ابوبصير» رجوع شود .

لَيث

بن سعد بن عبدالرحمن مولى بنى فهم : پيشواى مردم مصر در عصر خود از حيث فقه وحديث ، اصل او از خراسان

/ 2570