معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مائِق

كاليوه. سخت احمق. شديد الحمق. اميرالمؤمنين (ع): «لا تنازع جاهلا، ولا تشايع مائقا، ولا تعاد مسلّطا»: با نادان مستيز، و با كاليوه طرح دوستى ميفكن، و با كسى كه سوار بر كار است دشمن مشو. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 20/259) نيز از آن حضرت است: «لا تصحب المائق، فانه يزيّن لك فعله، و يودّ ان تكون مثله»: با كاليوه يار مشو، كه وى ميكوشد كار خود را به ديد تو جلوه دهد و دوست دارد كه تو مانند او باشى. (نهج: حكمت 299)

مائِل

برگردنده از راه. خم شونده، خمنده. اميرالمؤمنين (ع) در صفت دنيا: «ظلّ زائل و سناد مائل»: سايه اى رو به زوال و ستونى است خمنده و مشرف به سقوط. (نهج: خطبه 83)

مائِلَة

مؤنث مائل. ج: مائلات.

ماء مَعين

آب روان روشن و پاك. نوشين. (قل ارأيتم ان اصبح ماؤكم غوراً فمن ياتيكم بماء معين): اى پيغمبر! به كافران بگوى: نيك بينديشيد، اگر اين آب كه مايه حيات شما است، ناگهان به زمين فرو رود چه كسى (جز خدا) آب نوشين برايتان مى آورد؟ (ملك: 30)

مائِن

دروغگوى. مؤنث آن: مائنة. اميرالمؤمنين (ع) در صفت دنيا: «الا وهى المتصدّية العنون، و الجامحة الحرون، والمائنة الخؤون»: به روسبى زنى مى ماند هوس انگيز، كه خود را عرضه مى كند و مردان را مى فريبد و سپس با نفرت پشت مى كند، وبه مركبى سركش مى ماند كه به هنگام حركت و تاخت از رفتار باز مى ايستد، دروغگوئى است خيانت پيشه... (نهج: خطبه 191)

مائَة

صد. به «مِأَة» رجوع شود.

مات

حيران، سرگردان، مبهوت. گرفتارى شاه شطرنج.

ماتِح

بيرون كشنده. بركننده. آب كشنده از چاه و جز آن. قطع كننده. علىّ (ع) در آفرينش انسان: «حتى اذا قام اعتداله و استوى مثاله نفر مستكبراً و خبط سادراً، ماتحاً فى غرب هواه...»: تا چون به حدّ كمال رسيد و بر پاى خود ايستاد... آغاز به تكبر كرد: روى بگردانيد و بى پروا در بيراهه گام نهاد، هوا و هوس را از اعماق وجود خود بيرون مى كشد و... (نهج: خطبه 83) آن حضرت در باره طلحه و زبير و بيعت شكنى آنها: «...وايم الله لافرطنّ لهم حوضاً انا ماتحه...»: به خدا سوگند حوضى از آب برايشان پر سازم كه من خود كشنده آن آب باشم... (نهج: خطبه 137)

ماتحت

آنچه در زير باشد. مقابل مافوق.

ماترك

آنچه برجاى مانده باشد از مرده.

ما تُريدى

ابو منصور محمد ابن محمد بن محمود ماتريدى. وفات او در 333 هجرى قمرى است. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا) دانشمند بسيار معروف حنفى مؤلف كتاب «التوحيد» و كتاب «المقامات» و كتاب «رد اهل الادله» و كتاب «بيان اوهام المعتزله» و «تأويلات القرآن» و «رد الاصول الخمسه لابى محمد الباهلى» و «رد الامامة لبعض الروافض» و «الرد على القرامطة» و «مآخذ الشرايع» و «الجدل فى اصول الفقه» و «شرح الفقه الاكبر امام ابى حنيفة النعمان» و ميان وى و ابوالقاسم سمرقندى در باره اختلاف ميان اهل سنت و معتزليان و كراميان در سمرقند مناظره بوده است. (تعليقات تاريخ بيهقى مصحح سعيد نفيسى ج 2 ص 964)

/ 2570